از احمد محمود چه میدانید؟
احمد محمود، خالق رمان همسایهها، درخت انجیر معابد، مدار صفر درجه و چندین اثر فاخر در ادبیات ایران است. او از جمله نویسندگان تاثیرگذار ادبیات معاصر است.
احمد محمود و بهترین آثارش
احمد محمود از نویسندگان معاصر ایرانی بود که نام اصلی او احمد اعطا است. معروفترین اثر او، رمان همسایههاست که جزء آثار فاخر ادبیات ایران به شمار میآید. او از پیروان مکتب رئالیسم اجتماعی است که به عنوان یک سبک هنری در دورۀ حکومت شوروی در روسیه و پس از آن در سایر کشورهای کمونیستی به وجود آمد. در این مقاله نگاهی به شرح حال احمد محمود خواهیم داشت و مشهورترین آثار او را بررسی خواهیم کرد.
شرح حال احمد اعطا
احمد محمود در سال 1310 خورشیدی در اهواز دیده به جهان گشود. اصالت پدری او کرد و اصالت مادری او از دزفول است. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش سپری کرد و پس از آن به دانشکده افسری راه پیدا کرد. تعداد زیادی از دانشجویان دانشکده افسری پس از کودتای 28 مرداد بازداشت شدند که احمد اعطا نیز یکی از آنها بود. پس از کودتا، تعداد زیادی از دانشجویان از زندان آزاد شدند اما احمد اعطا به دلیل آنکه حاضر نشد توبهنامه امضا کند و همکاری با حکومت پهلوی را نپذیرفت، مدت زیادی را در زندان سپری کرد.
او در زندان مشکل ریوی پیدا کرد و در نهایت همین مشکل منجر به فوت او در سال 1381 خورشیدی شد. او مدتی را در بندر لنگه و حوالی خلیج فارس در تبعید سپری کرد. احمد اعطا در اواخر عمر دچار مشکل تنگی نفس شد و سرانجام در سال 1381 دار فانی را وداع گفت. مزار او در امامزاده طاهر کرج واقع شده است.
داستاننویسی و آثار احمد محمود
نخستین داستان کوتاه از احمد محمود در سال 1333 خورشیدی در مجله امید ایران با عنوان «صب میشه» منتشر شد. اولین مجموعۀ داستانی او «مول» نام داشت که در سال 1338 با سرمایه شخصی خود او به چاپ رسید. از جمله آثار معروف او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رمان همسایهها
این رمان در سال 1353 منتشر شد و روایت جوانی به نام خالد است که قبل از کودتای 28 مرداد در شهر اهواز زندگی میکند. خالد در جریان این رمان از یک نوجوان بیتجربه به یک جوان سیاسی پرشور تبدیل میشود و در نهایت سر از زندان در میآورد.
این رمان در سال 1345 به پایان رسید ولی تا سال 1353 امکان چاپ آن میسر نشد. رمان همسایهها از جمله پرتیراژترین رمانهای فارسی است. احمد اعطا در این رمان به انتقاد از خرافهپرستی و اختلاف طبقاتی در جامعه پرداخته و از رنج طبقههای فرودست جامعه سخن میگوید. این رمان را از منظرهای مختلفی چون روانکاوانه، جامعهشناختی، پسااستعماری، مارکسیستی و تطبیقی مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند.
«بس که وعده شنیدیم، وعده دونمون دراومد. هرچه بیشتر فلاکت میکشیم، بیشتر به اون دنیا حوالهمون میدن.
کتاب برایم دنیای تازهای است. حرفهای تازه و کارهای تازه. همچین جذب نوشتههای کتاب میشوم که اگر بیخ گوشم توپ بترکانند، حالیام نمیشود. مثل آدم تشنهای که به آب رسیده باشد هر جمله برایم شده است یک جرعه آب گوارا. آب خنک، صاف و زلال که به آدم جان میدهد.»
رمان داستان یک شهر
داستان یک شهر را به نوعی ادامۀ رمان همسایهها میدانند. داستان این رمان پس از کودتای 28 مرداد رخ داده و تمامی اتفاقات از دیدگاه خالد روایت میشود. خالد که در رمان همسایهها زندانی بود، در این رمان تبعید میشود و داستان این رمان در فضای تبعید رخ میدهد. این رمان در سال 1358 منتشر شده است.
«صدای خفه و محتاطانه مهندس سیف به گوشم مینشیند -اگه اعدام سیاسی سنت بشه! تبم تند شده است. -اگه سنت بشه! انگار خوابم. انگار تو اغما هستم. انگار صدای مهندس سیف از فرسنگها دور میآید -اگه اعدام... صدا، تو فضای تهی رها میشود و معلق میشود. صدای مهندس سیف غریبه است -اگه سنت بشه!»
رمان مدار صفر درجه
رمان مدار صفر درجه یک مجموعه سه جلدی از احمد محمود است که در سال 1372 منتشر شده است. این رمان دربارۀ وقایع انقلاب ایران است و حوادث رمان در شهر اهواز رخ میدهد. این رمان قرار بود در جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در ایران در سال 1376 برنده جایزه ویژه هیئت داوران شود، اما با مخالفت رهبر ایران این اتفاق رخ نداد. انتقادهایی دربارۀ این رمان مطرح شده و عدهای معتقدند که به پختگی رمانهای پیشین نویسنده نیست.
«اومدن تو شهر ما، تو شرکت نفت، تو آب و برق، ادارات و شرکتها، بهترین حقوق، بهترین زندگی، دوری از مرکز، بدی آب و هوا و هزار تا دزدی و مداخل دیگه. ئووقت ما نان نداریم بخوریم. رو نفت هم هستیم. تنها نوکری و کلفتی و باغبانی و آبداری و شوفریش سی ما مانده. سیل دستام کن - سیل کن ببین چطور پینه بسته - پدرم در اومد سی چندر قاز بس که نیشکر ببرم - مثل یک عمله تو آفتاب شصت درجه، با دوازده سال درس....»
رمان درخت انجیر معابد
این رمان در سال 1379 منتشر شد و به عنوان بهترین رمان توانست برندۀ دورۀ اول جایزۀ هوشنگ گلشیری شود. این اثر آخرین رمانی است که توسط این نویسنده منتشر شده است. در این رمان 240 شخصیت خلق میشود و حدود 60 شخصیت به طور مستقیم در خلق داستان نقش دارند.
موضوع این رمان دربارۀ درختی به نام انجیر معابد است که از بلندترین درختهای جنگلهای بارانی است و در جنوب ایران رشد میکند. در فرهنگ مردم از این درخت به عنوان درختی مقدس یاد شده است و داستان این رمان از جایی شروع میشود که در پی اقدام به قطع درخت از آن خون جاری میشود.
«حالا دیگر یک درخت نیست جناب مهران. شما حقوق خواندین, با علم الاجتماع آشنا هستین! گمان نمیکنم درک این مطلب براتان مشکل باشه که این درخت, حالا دیگه تبدیل شده به سمبل باورهای چند نسل از مردم!»
مجموعه داستانهای کوتاه
مجموعه داستان کوتاه «زائری زیر باران» در سال 1346 منتشر شده است. مکان بیشتر قصههای این مجموعه در جنوب ایران است و عنوان قصهها «ترس»، «برخورد»، « سایه سپیدارها» و «از دلتنگی» است.
مجموعۀ «دریا هنوز آرام است»، «بیهودگی»، «پسرک بومی»، «دیدار» و «قصه آشنا» نیز از جمله مجموعه داستانهای برجای مانده از این نویسندۀ فقید ایرانی هستند.
سخن پایانی
احمد محمود از نویسندگان معاصر ایرانی است که آثار متعددی از وی بر جای مانده است. رمان همسایهها را میتوان مشهورترین اثر او دانست که جزء آثار برجسته در ادبیات ایران به شمار میآید.
0 نظر