خودآگاهی و راهکارهای تقویت آن
خودآگاهی یا consciousness از ضمیر ناخودآگاه انسان سرچشمه میگیرد و به استخراج اطلاعات و افکار به صورت ارادی مرتبط است که ماهیت ذهن را مشخص میکند.
دربارۀ خودآگاهی چه میدانید؟
خودآگاهی یا consciousness از ضمیر ناخودآگاه انسان سرچشمه میگیرد و به استخراج اطلاعات و افکار به صورت ارادی مرتبط است که ماهیت ذهن را مشخص میکند. این مبحث در حال حاضر از مهمتربن مباحث فلسفۀ ذهن است که به مطالعه طبیعت ذهن و هستیشناسی و روابط آن با بدن میپردازد.
در این مقاله ضمن تعریف این شاخه از فلسفه ذهن به شرح مدل خودآگاهی نیواستورم و دیویس (1997) خواهیم پرداخت. در پایان مقاله شما میتوانید با تکمیل پرسشنامه از میزان هشیاری خود آگاه شوید.
خودآگاهی چیست؟
خودآگاهی که به آن هشیاری نیز گفته میشود، تجربۀ شخصی احساسات و افکار و آگاهی از موجودیت درونی یا بیرونی است. به عبارت دیگر، شناخت انسان از ماهیت خود را خودآگاهی میگویند. این موضوع با خویشتنآگاهی (Self-awareness) متفاوت است.
خویشتنآگاهی به آگاهی از خویشتن میگویند و این جدا از افکاری است که در قسمتی از زمان در حال اتفاق افتادن هستند. در صورتی که فرد فاقد خویشتنآگاهی باشد، افکار خود را که در حال وقوع هستند به عنوان خویشتن باور و درک میکند. خویشتنآگاهی به فرد این امکان را میدهد تا افکاری را که اندیشیده میشوند انتخاب کند، به جای آنکه به افکاری بیندیشد که برانگیخته شده از رویدادهایی هستند که منجر به ایجاد شرایط در آن لحظه شدهاند. در حالیکه خودآگاهی به احساس و ادراک و شناخت عمیق اشاره میکند. هیگز و دولویکز در سال 2000 بیان کردند که خودآگاهی عبارت از آگاهی از عواطف و احساسات خود و توانایی تشخیص و مدیریت آنهاست.
این مسئله که بتوانیم احساس خود را در همان لحظه که در حال وقوع است تشخیص دهیم، بخش کلیدی و مهمی از هوش هیجانی را تشکیل میدهد. افرادی که درجه بالایی از خودآگاهی داشته باشند، با خودشان و دیگران صادق بوده و از تاثیرگذاری احساسشان بر خود، سایر مردم و عملکرد شغلی خود آگاه هستند.
تئوری خودآگاهی بر این اصل استوار است که شما افکار خود نیستید، بلکه شما وجودی هستید که افکارتان را بررسی و رصد میکند. شما جدا از افکار خود هستید، شما متفکر هستید (Wicklund و Duval)
چگونه خودآگاهی را در خود پرورش دهیم؟
1. از نگرش آرمانی و کمالگرا درباره خود اجتناب کنید و یک دیدگاه میانهرو درباره توانمندیهای خود اتخاذ کنید.
2. ضعفهای خود را بزرگ نکنید و خودتان را دست کم نگیرید.
3. در مقابل خود و دیگران مسئولیتپذیر باشید.
4. شروط اساسی داشتن صداقت و شجاعت را در وجود خود نهادینه کنید.
5. سعی کنید استعدادهای بالقوه خود را کشف کرده و در جهت شکوفایی آنها تلاش کنید.
6. توانایی این را داشته باشید که آنچه را در ذهنتان میگذرد بیان کنید.
7. مراقبه و ذهنآگاهی را تمرین کنید و در لحظه حضور داشته باشید و به خودتان و اطرافتان توجه کنید، به جای آنکه در افکار و رویا غرق شوید.
8. وقایع روزانه را ثبت کنید. ثبت وقایع به صورت روزانه به شما این امکان را میدهد تا افکار و احساسات خود را شناسایی کنید و آنها را بپذیرید.
مدل خودآگاهی نیواستورم و دیویس (1997)
1. خودگشودگی و استقبال از بازخورد دیگران
خودگشودگی به حدی گفته میشود که افراد حاضر به درمیان گذاشتن اطلاعات مربوط به خود با سایر افراد باشند. در سازمانها خودگشودگی به حدی گفته میشود که مدیران مایل به در میان گذاشتن اطلاعات مربوط به خود با دیگر افراد سازمانی باشند.
2. آگاهی از ارزشهای خود، سبکهای شناختی، گرایش به تغییر و گرایش به ارتباطات متقابل شخصی
گلمن در سال 2006 اظهار کرد که این بعد شامل آگاهی یافتن و شناخت اجزای وجود خود است. این اجزا شامل خصوصیات ظاهری، احساسات، افکار و باورها، ارزشها و اهداف، گفتگوهای درونی و نقاط قوت و ضعف خود است.
پرسشنامه:
آسیبشناسی یا تشخیص خودآگاهی با استفاده از مدل نیواستورم و دیویس (1997) به شرح زیر است. پرسشهای زیر را پاسخ دهید و در پایان با توجه به تحلیل ارائهشده از شدت و قوت این ویژگی در خود آگاه شوید.
1. من همواره در جستجوی کسب اطلاعات از دیگران راجع به نقاط قوت و ضعف خود به عنوان مبنایی برای بهبودی خود هستم.
2. زمانی که راجع به خودم بازخورد منفی دریافت میکنم، عصبانی نمیشوم و موضع دفاعی نمیگیرم.
3. به منظور ایجاد بهبودی در خود، تمایل دارم تا باورها و احساسات خود را با دیگران در میان بگذارم.
4. در خصوص سبک اطلاعات و تصمیمگیری خودم، شناخت بسیار زیادی دارم.
5. زمانی که روابط خود را با دیگران شکل میدهم، شناخت بسیار زیادی از نیازهای ارتباط متقابل شخصی خودم با دیگران دارم.
6. من به خوبی میدانم که چگونه از عهده موقعیتهای مبهم و نامطمئن برآیم.
7. من دارای یک سری استانداردهای شخصی هستم که به رفتارم جهت میدهند.
8. درباره رخدادهای خوب و بدی که برایم اتفاق میافتد، همواره احساس مسئولیتم بیشتر از آن چیزی است که رخ میدهد.
9. من به ندرت احساس عصبانیت، دلواپسی و اضطراب میکنم، بدون آنکه علت آن را بدانم.
10. من در خصوص مواردی که در تعامل با دیگران دچار اصطکاک و تضاد میشوم، شناخت و آگاهی لازم را دارم.
11. من تعاملات نزدیکی با حداقل یک نفر دیگر دارم که میتوانم اطلاعات شخصی و احساساتم را با او در میان بگذارم.
تحلیل پرسشنامه:
پاسخهای خود را به این صورت نمرهگذاری کنید:
- کاملا مخالفم: 1
- تا حدودی مخالفم: 2
- کمی مخالفم: 3
- نه مخالفم و نه موافقم: 4
- کمی موافقم: 5
- تا حدودی موافقم: 6
- کاملا موافقم: 7
مجموع امتیازات ممکن 77 و نمره استاندارد 66 است و نمره پایینتر از 66 به مفهوم ضعف در خودآگاهی به شمار میآید. هرچه در این پرسشنامه امتیاز بالاتری کسب کنید، به معنای بالا بودن میزان خودآگاهی در شماست.
سخن پایانی
خودآگاهی به انسان کمک میکند تا بتواند در مسیر توسعه فردی موفق باشد. انسانها مستعد زندگی ناهوشیار هستند و غرق شدن در روزمرگی به آنها اجازه تفکر نمیدهد. افزایش خودآگاهی انسان میتواند زندگی ناهوشیار روزانۀ او را تغییر دهد. با استفاده از مدل نیواستورم و دیویس (1997) که در این مقاله مطرح شد میتوانید از میزان خودآگاهی خود مطمئن شوید و چنانچه نیاز به تقویت این ویژگی دارید، از راهکارهای مطرحشده استفاده کنید.
0 نظر