نیمایوشیج که بود؟
علی اسفندیاری ملقب به نیمایوشیج، یکی از شاعران ایرانی و بنیانگذار شعر نوی فارسی است که به او لقب «پدر شعر نو» نیز داده شده است.
نگاهی بر زندگینامه علی اسفندیاری، نیمایوشیج
علی اسفندیاری ملقب به نیمایوشیج، یکی از شاعران ایرانی و بنیانگذار شعر نوی فارسی است که به او لقب «پدر شعر نو» نیز داده شده است. علی اسفندیاری تاثیر زیادی بر شاعران معاصر داشت و توانست در شعر مدرن فارسی، انقلاب ادبی و روشنفکری آغاز کند. نیمایوشیج را همپایه و همردۀ شاعران سمبولیست نامآور جهان میدانند. در این مقاله به شرح زندگانی این شاعر بلندآوازه خواهیم پرداخت . لطفا تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
شرح حال علی اسفندیاری
علی اسفندیاری در سال 1276 خورشیدی در روستای یوش واقع در استان مازندران به دنیا آمد. خاندان او از افراد معروف استان مازندران به ویژه در دوران قاجار و پهلوی بودند. اصالت خاندان مادری نیمایوشیج به گرجستان میرسید و نسب خاندان پدری او به پادوسبانیان میرسد که طولانیترین حکومت تاریخ ایران را داشتهاند و از این نظر در سطح جهانی، رتبۀ دوم را دارند. تبار این سلسله به ساسانیان میرسید و تا زمان شاه عباس بزرگ صفوی بر بخشهایی از طبرستان حاکم بودند. از این خاندان چهرههای هنری و ادبی زیادی به وجود آمد که نیمایوشیج و محتشمالسلطنه که از سیاستمداران برجسته در دوران قاجار و پهلوی بود، مشهورترین اعضای این خاندان به شمار میآیند.
علی اسفندیاری تا 12 سالگی در زادگاه خود زندگی میکرد و خواندن و نوشتن را از روحانی روستا آموزش میدید، اما پس از آن به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرده و در مدرسهای به نام سن لویی مشغول به تحصیل شد. او در این مدرسه بود که شعر گفتن را آغاز کرد و زبان فرانسه آموخت. او شعرهایی در این مدرسه به سبک خراسانی سرود. او پس از اتمام تحصیلاتش مدتی در وزارت دارایی مشغول به کار شد.
او در سال 1300 به فکر تغییر نام افتاد و نام خود را به نیما که نام یکی از اسپهبدان طبرستان بود تغییر داد. نیما در دوران نوجوانی و جوانی خود با حوادث زیادی مانند انقلاب مشروطه و جنبش جنگل مواجه شد و این حوادث تاثیر عمیقی بر روحیۀ او گذاشت، به طوری که تصمیم گرفت به نهضت جنگل بپیوندد تا بجنگد و در این راه بمیرد.
آثار نیمایوشیج
زمانی که منظومه «قصه رنگ پریده» در هفتهنامه منتشر شد، شاعران سنتی بسیاری که پیرو سبک قدیم بودند با این منظومه مخالفت کردند. از آن جمله میتوان به ملکالشعرای بهار اشاره کرد. پس از آن، نیما شعر «ای شب» را در یک روزنامه هفتگی منتشر نمود. او پس از آن به تدریس در مدارس و همکاری با روزنامهها پرداخت و انقلاب شعری او با دو شعر «ققنوس» و «غراب» آغاز شد.
از نیمایوشیج کتابهای زیادی بر جای مانده است که میتوان به «افسانه»، «مرغ آمین»، «ارزش احساسات»، «مرقد آقا» و «دو نامه» اشاره کرد. مجموعۀ «افسانه» یکی از نخستین آثار از شعر نو در زبان فارسی است. البته بین قالب اصلی این شعر و قالب اصلی شعر نیمایی فاصلۀ زیادی وجود دارد.
شعر روجا
«روجا» نام مجموعه شعری از نیمایوشیج است که به زبان مازندرانی سروده شده است. حفظ و زنده نگهداشتن زبان طبری جزء دغدغههای نیما بود. او در مجموعهای به نام «روجا» اشعاری را به زبان طبری سروده است.
کوُ چوُ مُنِ خاخوُرِ مُنی نیکتاءُ
(خواهر کوچکم نیکتا است)
برارِ مُنی لادُبن که وی یکتاءُ
(تنها برادرم نامش لادبن است)
تَبَری مُنی می گپ، مُنِ گواءُ
(شعرهای تبری من، گواه من است)
کِجه گپ دییَر بوتمُ سواءُ
(در کجای حرفهایم دیگر غیر از این گفتم)
از زمانی که شعرهای نیما در روزنامهها و هفتهنامههای مختلفی چاپ و منتشر شد، مناقشات زیادی دربارۀ آثار او وجود داشته است.
شعر نیمایی
سبک شعر نیمایی که نخستین نمونه شعر نو در ادبیات فارسی است به واسطۀ نیمایوشیج به وجود آمد، اما پس از او افراد دیگری مانند سهراب سپهری، احمد شاملو، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج و منوچهر شیبانی نیز از این سبک استفاده کردند. آزادی فرم و قالب در ساختار شعر نیمایی و تغییر دیدگاه سنتی شعر فارسی، در کار شاعران بعد از او مانند شاملو، اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری به نقطۀ اوج خود در شعر معاصر ایران رسید. نیما با وجود مخالفتهای بسیار توانست طرفداران بیشماری پیدا کند و اساتیدی مانند شفیعی کدکنی در تغییر سبک فکری دهه 40 تاثیر زیادی داشتند.
میتراود مهتاب
میدرخشد شبتاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفتهی چند
خواب در چشم ترم میشکند
نگران با من استاده سحر
صبح میخواهد از من
کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر
در جگر خاری لیکن
از ره این سفرم میشکند
البته فردی به نام صدرالدین عینی را نخستین سرایندۀ شعر نو در زبان فارسی میدانند که 5 سال قبل از سرودن «افسانه» توسط نیما، شعری به نام «مارش حریت» را سروده بود. تقی رفعت و ابوالقاسم لاهوتی را نیز جزء افرادی میدانند که پیش از نیمایوشیج به سرایش شعر نو پرداخته بودند.
درگذشت نیمایوشیج
علی اسفندیاری ملقب به نیمایوشیج در سال 1338 خورشیدی در تهران درگذشت. پیکر او در امامزاده عبدالله دفن شد اما بعدها خانوادهاش خواستار انتقال پیکر او به خانهاش در روستای یوش مازندران شدند. آرامگاه او در حیاط خانهاش قرار دارد و مرقد سیروس طاهباز نیز در کنار او قرار دارد. طاهباز، نویسنده و مترجم ایرانی بود که بیشتر از بیست هزار برگ از دستنوشتههای نیمایوشیج را گردآوری کرد و مجموعۀ کامل شعرهای او را منتشر کرد. شاعران و منتقدان دوران معاصر اعتقاد دارند که تمام جریانهای اصلی شعر فارسی معاصر، مدیون تحول و انقلابی هستند که نیما نوآور آن بوده است.
خانه نیمایوشیج در روستای یوش که قدمت آن به دوران قاجاریه برمیگردد، در فهرست میراث فرهنگی به عنوان یک اثر ملی ایرانی ثبت شده است. این خانه هماکنون جزء جاذبههای گردشگری استان مازندران است. خانۀ نیما در تهران نیز ثبت ملی شده است و قرار است که پس از مرمت، بازدید عمومی از آن آزاد شود.
0 نظر