زندگینامه وحشی بافقی

زندگینامه وحشی بافقی

زندگینامه وحشی بافقی
وحشی بافقی شاعر نامدار سدۀ دهم است که شعرهای زیادی به زبان پارسی سروده و دیوان وحشی بافقی مشهورترین اثر اوست.

نگاهی بر زندگی‎نامه وحشی بافقی

وحشی بافقی از شاعران نامدار و پرآوازۀ ایرانی در سدۀ دهم است که در دوران صفویه زندگی می‌کرد. از او دیوانی به نام دیوان وحشی بافقی بر جای مانده که همۀ شعرهای آن به زبان فارسی هستند. در ادامه نگاهی به زندگی و شرح حال این شاعر بلندآوازه ایرانی خواهیم داشت.

شرح حال وحشی بافقی

وحشی بافقی در سال 911 خورشیدی دیده به جهان گشود و در سال 961 خورشیدی در سن 50 سالگی از دنیا رفت. محل تولد او را شهر بافق از توابع یزد نام برده‌اند. او تحصیلات اولیۀ خود را در شهر زادگاهش گذراند. وحشی هم‌عصر پادشاهانی همچون شاه طهماسب صفوی، شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده بوده است که دومین، سومین و چهارمین پادشاه حکومت صفویه بودند.

وحشی بافقی در جوانی به یزد می‌رود و در محضر دانشمندان آن شهر به تحصیل می‌پردازد. سپس او به شهر کاشان کوچ کرده و در آنجا به شغل مکتب‌داری می‌پردازد و در اواسط عمر خود به یزد بازگشته و تا آخر عمر خود در این شهر می‌ماند.

دلیل انتخاب لقب وحشی این بود که او ادبیات را از برادر خود که لقب وحشی داشت آموخته بود و به دلیل فوت زودهنگام برادر، او این لقب را برای خود برگزید تا نام برادرش را جاودانه کند. وحشی در شعرهای خود از برادرش زیاد نام برده است.

                          وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

زندگانی وحشی توام با اندوه، تنگدستی و تنهایی بوده است. او در غزلیات خود از سختی‌هایی که در زندگی متحمل شده یاد کرده است و از عشق‌های نافرجام خود سروده است. کلیات شعرهای او بیش از نه هزار بیت دارد و در قالب‌های مختلف قصیده، غزل، قطعه، ترجیع‌بند، ترکیب‌بند و رباعی و مثنوی شعر سروده است.

وحشی بافقی دو منظومۀ عاشقانه به نام‌های «ناظر و منظور» و «فرهاد و شیرین» دارد. «ناظر و منظور» شامل 1561 بیت است و داستان آن دربارۀ پادشاه و وزیری است که پس از سال‌ها صاحب فرزند شده و نام آنها را منظور و ناظر می‌گذارند. ناظر و منظور با یکدیگر به مکتب‌خانه رفته و به تحصیل می‌پردازند و در آنجا ناظر که پسر وزیر است عاشق منظور که پسر شاه است می‌شود. معلم متوجه عشق آن دو می‌شود و عشق را برای وزیر فاش می‌کند و وزیر برای جدایی آنها، ناظر را مجبور به ترک وطن می‌کند تا او راه و رسم تجارت بیاموزد. بعدها منظور شاه شده و ناظر را وزیر خود می‌کند.

منظومۀ عاشقانۀ «فرهاد و شیرین» نیز به تقلید از «خسرو و شیرین» نظامی سروده شده است. این منظومه از شهرت بسیار زیادی برخوردار شد اما در زمان وحشی بافقی ناتمام ماند و وصال شیرازی با اضافه کردن 1251 بیت به آن توانست این منظومه را به پایان برساند. صابر شیرازی نیز بعدها و پس از وصال شیرازی به این مجموعه 304 بیت اضافه کرده است.

دیوان وحشی بافقی که اثر مشهور اوست شامل 9076 بیت است که مهمترین بخش آن را غزلیات این دیوان می‌دانند اما مشهورترین بخش آن، مثنوی‌های سروده شده از وحشی است. مثنوی «خلد برین»، «ناظر و منظور» و «شیرین و فرهاد» در این دیوان آمده است.

از جمله اشعار این دیوان میتوان به نمونۀ زیر اشاره کرد.

من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را

به یک پرواز بی‌هنگام کردم مبتلا خود را

.....

نه دستی داشتم بر سر نه پایی داشتم در گل

به دست خویش کردم این چنین بی‌دست و پا خود را

.....

چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم

که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را

.....

گر این وضع است می‌ترسم که با چندین وفاداری

شود لازم که پیشت وانمایم بی‌وفا خود را

.....

چو از اظهار عشقم خویش را بیگانه می‌داری

نمی‌بایست کرد اول به این حرف آشنا خود را

.....

ببین وحشی که در خوناب حسرت ماند پا در گل

کسی کو بگذراندی تشنه از آب بقا خود را

بسیاری از سروده‌های وحشی توسط خوانندگان مشهوری مانند محسن چاوشی و علی زندوکیلی اجرا شده است.

شرح پریشانی نیز ترکیب‌بندی از سروده‌های وحشی بافقی و به زبان فارسی است که آرایه‌های ادبی‌ بی‌نظیری در آن استفاده شده است.

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

داستان غم پنهانی من گوش کنید

.....

قصۀ بی‌سر و یامانی من گوش کنید

گفت‌و‌گوی من و حیرانی من گوش کنید

.....

شرح این آتش جان‌سوز نگفتن تا کی؟

سوختم، سوختم، این راز نهفتن تا کی؟

سبک نوشتاری وحشی

وحشی در شعرهای خود از سبک‌های هندی، عاشقانه، واسوخت و مکتب وقوع بهره برده است. واسوخت به سبکی از اشعار سنتی می‌گویند که مضمون آنها مربوط به بیزاری و رویگردانی از معشوق است. علاوه بر وحشی بافقی، شاعرانی مانند سعدی، امیر خسرو و صوفی عشقری نیز در این سبک شعر سروده‌اند.

                           تندیس وحشی در پارک وحشی بافقی یزد

مکتب وقوع نیز به سبکی از شعر فارسی گفته می‌شود که در زمان مابین سبک عراقی در دوران تیموری و سبک هندی پدید آمد. این سبک از شعر، با زبانی ساده به وقایعی می‌پردازد که بین عاشق و معشوق می‌گذرد. به غیر از وحشی شاعران دیگری مانند محتشم کاشانی، لسانی شیرازی، اهلی شیرازی، فغانی شیرازی و هلالی جغتایی نیز در این سبک شعر سروده‌اند و از سخنوران پرآوازۀ این مکتب هستند. این شعر مختص اشعار عاشقانه‌ای است که معشوق آن مرد است. شاخه‌ای از این مکتب به اشعار واسوخت اختصاص پیدا می‌کند.

درگذشت وحشی بافقی

وحشی بافقی در سال 961 خورشیدی، مصادف با 991 قمری در شهر یزد وفات یافت. آرامگاه او در شهر یزد و روبروی شاهزاده فاضل است که بنای آرامگاه او به دلیل بی‌توجهی آسیب دیده است.

تو مپندار که مهر از دل محزون نرود

آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

.....

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود

چه گمان غلط است این، برود چون نرود

0 نظر

ارسال نظر جدید