از جشن آذرگان چه می دانید؟
جشن آذرگان یا آذرخش از جشنهای 12گانه سال و در زمرۀ جشنهای آتش است. این جشن در گاهشماری کنونی ایران در روز سوم آذرماه برگزار میشود.
نگاهی بر جشن آذرگان
جشن آذرگان یکی از جشنهای اصیل ایرانی است که به آن «آذرخش» نیز گفته میشود. این روز، روز جشن آتش است و به دلیل همنام شدن روز و ماه جشن گرفته میشود. در گاهشماری ایران باستان، جشن آذرگان مصادف با نهمین روز از آذر ماه بوده اما در گاهشماری کنونی ایران، این جشن در روز سوم آذرماه خورشیدی برگزار میشود. در ادامه با این جشن باستانی ایرانی بیشتر آشنا خواهید شد.
فلسفۀ برگزاری جشن آذرگان
جشن آذرگان یکی از جشنهای دوازدهگانۀ سال است که به دلیل همنام شدن روز و ماه برگزار میشد. در ایران باستان برای هر روز نامی داشتند و زمانی که نام ماه و روز یکی میشد، آن روز را جشن میگرفتند. نهم هر ماه را آذر به معنای آتش مینامیدند و به همین دلیل در آذر روز از آذر ماه یعنی روز نهم آذر ماه، جشن آذرگان برگزار میشد. این جشن امروزه در سوم آذر برگزار میشود زیرا در گاهشماری کنونی ایران، 6 ماه اول سال 31 روز است.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه دربارۀ این جشن باستانی گفته است: «روز نهم آذر عیدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن میگویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند میباشند و این روز جشن آتش است و بنام فرشتههایی که به همۀ آتشها موکل است نامیده شده، زرتشت امر کرده در این روز آتشکدهها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند».
جایگاه ایزدآذر در فرهنگ ایرانی
آذر نماد آتش است و طبق باور زرتشتیان، نماد راستی و پاکی اهورایی است. دلیل تقدس آتش این است که تنها عنصری است که آلودگی به خود نمیگیرد و در همه حالتی رو به بالا میرود. آتش میسوزد تا به دیگران گرما و روشنایی اهدا کند. آتش به سه عنصر دیگر هستی یعنی آب و هوا و خاک جان میبخشد. آذر، ایزد نگهبان آتش است و دیرینگی جشنهای آتش به جشنهای آریایی میرسد. آذر نماد نظم راستین است و در آیین زرتشتی، فرزند اهورامزداست. در دین زرتشت، 13 آتش وجود دارد که شامل 5 آتش مینویی، 5 آتش آیینی و 3 آتش اساطیری میشود.
بزرگداشت و ستایش آتش از زمان دور در میان آریاییها وجود داشته و آنها معتقد بودند که آتش جوهره و اساس زندگی و هستی است. آنها معتقد بودند که ارتباطی میان آتش و روح نیاکان وجود دارد و مقدس دانستن آتش و تکریم به مردگان از زمانهای کهن با یکدیگر در ارتباط بودهاند.
در ایران باستان جشنهایی با عنوان «جشنهای آتش» برگزار میشد که با روشن کردن آتش و سرور و شادمانی همراه بودند. در حال حاضر از میان جشنهای آتش فقط جشن سده و چهارشنبهسوری در ایران باقی ماندهاند و سایر جشنها فراموش شدهاند. جشن آذرگان و اردیبهشتگان و شهریورگان از جمله جشنهای آتش هستند که امروزه تقریبا فراموش شدهاند. البته هنوز هم زرتشتیان با رفتن به آتشکده و سپاسگزاری از خداوند و خواندن نیایش، این روزها را جشن میگیرند.
آتشهای اساطیری در فرهنگ ایران
در اساطیر ایرانی از سه آتش نام برده شده است که این آتشها به جمشید در رسیدن به تاج و تخت یاری رساندهاند.
آتش آذر گشنسب
ساخت این آتش اساطیری را به کیخسرو نسبت میدهند. این آتش، آتش خاندان ساسانی بوده و اعتقاد بر این است که بقایای تخت سلیمان در استان آذربایجان غربی مربوط به همین آتشکده از دوران ساسانی است. در آن زمان، شاهان نذورات خود را به آنجا تقدیم میکردند. برای مثال نقل است که بهرام گور و خسروپرویز گوهرهایی را به آنجا اهدا کردهاند. گشنسب با جنگجویان پیوند داشته و به طبقۀ سپاهیان و شاهان اختصاص داشته است.
آتش آذر فرنبغ
این آتش به موبدان و روحانیان اختصاص داشته و ابتدا در خوارزم قرار داشته و سپس به کاریان لارستان استان فارس برده شده است. آتشکده کاریان یا آذر فرنبغ در مسیر لار به سیراف است و بقایای آن هنوز هم پابرجاست. کتیبهای در آن آتشکده یافت شده که در آن از هزینۀ سی هزار دیناری برای ساخت آنجا خبر میدهد. آذر فرنبغ به معنای درخشانی ایزدی است.
آتش آذر برزین مهر
این آتش به کشاورزان و برزیگران و پیشهوران اختصاص داشته و ساخت آن به گشتاسب نسبت داده شده است و مکان احتمالی آن در خراسان رضوی است. گفته شده که این آتش تا زمان خسروپرویز روشن بوده است.
آیینهای جشن آذرگان
آذرگان روزی خجسته بوده که ایرانیان در این روز در خانهها و بامها آتش برافروخته و به شادی و سرور و نیایش میپرداختند و سفره آیینی در آتشکدهها پهن میکردند که با خوراکیهای گوناگون تزئین شده بود. آنها در آتش چوبهای خوشبو قرار میدادند و از آن آتش برای آغاز فصل سرما شعلهای برداشته و به خانه میبردند و تا پایان زمستان اجازه نمیدادند که خاموش شود.
امروزه جشن آذرگان در شهرهایی مانند کرمان و یزد و شیراز از سمت زرتشتیان برگزار شده و بخشی از آیین این جشن، خواندن قسمتهایی از اوستا توسط موبد زرتشتی است.
اهمیت آتش در شاهنامه
فردوسی بزرگ در شاهنامه گفته است که کشف آتش به زمان هوشنگ شاه پیشدادی برمیگردد و دلیل جشن گرفتن جشن سده را همین موضوع عنوان میکند.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
.....
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
.....
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
.....
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
.....
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
.....
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
.....
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
.....
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
.....
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
.....
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
.....
بگفتا فروغی است این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
.....
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
.....
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
سخن پایانی
جشن آذرگان از جمله جشنهای دوازدهگانه سال است که به مناسبت همنام شدن روز و ماه در ایران باستان روز فرخندهای به شمار میآمد. این جشن یکی از جشنهای آتش در ایران است که امروزه به صورت محدود در برخی از شهرهای ایران توسط زرتشتیان در آتشکدهها و معابد برگزار میشود و در سایر شهرهای ایران تقریبا به فراموشی سپرده شده است.
0 نظر