تحلیل کتاب بی حد و مرز
کتاب بی حد و مرز میگوید انسان قابلیت بهبود مغز خود و بی حد و مرز کردن آن را دارد. تحلیل بی حد و مرز به شما کمک میکند بهتر از تواناییهای خود استفاده کنید.
کتاب بی حد و مرز
کتاب بی حد و مرز یکی از بهترین کتابهای روانشناسی و پرفروشترین کتابهای خودیاری است. جیم کوییک در «بی حد و مرز» میگوید: اگر مغزتان را بهبود دهید، همه چیز را سریعتر یاد میگیرید و بهترین شکل از زندگی خود را خواهید یافت. او معتقد است که ارزشمندترین موهبت انسان، مغز اوست. توانایی یادگیری، عشقورزی، اندیشیدن، خلق کردن، لذت بردن، احساس کردن و .... وابسته به مغز است. بیشتر انسانها به سلامت مغز خود و ارتقاء آن فکر نمیکنند و به مغز خود خوراک نمیرسانند. در این کتاب تلاش میشود تا به این موضوع پرداخته شود و نقشۀ راه بی حد و مرز شدن به مخاطب ارائه شود. در این مقاله سعی کردهایم نگاه مختصری به این کتاب مهم خودشناسی و خودسازی داشته باشیم.
چهار خائن به مغز
کتاب خودشناسی و خودسازی «بی حد و مرز» از 4 خائن نام میبرد که روی یادگیری و ادراک ما تاثیر میگذارند و متاسفانه هر روز توسط همۀ انسانها به این چهار خائن بیشتر و بیشتر بها داده میشود.
1. سیل اطلاعات دیجیتالی
اولین خائن سیل اطلاعات دیجیتالی است. دنیای دیجیتال باعث شده تا هر روز در معرض سیل وسیعی از اطلاعات باشیم در حالیکه شبانهروز همچنان 24 ساعت است. این مسئله باعث شده آرامش ذهنی ما از بین برود.
2. حواسپرتی دیجیتالی
ایمیلها، پیامکها و هزاران حواسپرتی دیجیتالی دیگر ما را مجبور میکنند تا به آنها توجه کنیم و برایشان زمان صرف کنیم. رسانههای اجتماعی تمرکز ما را از بین بردهاند و اجازه نمیدهند روی چیزهایی تمرکز کنیم که اولویت زندگی ماست.
3. فراموشی دیجیتالی
حافظۀ انسان مانند ماهیچه است و هرچه بیشتر از آن استفاده شود، بیشتر تقویت میگردد. همانطور که عضلات بدن را با ورزش کردن و انجام کارهای مختلف تقویت میکنیم، حافظه را نیز باید تقویت کنیم.
حضور تلفن همراه و ارتباط با دنیای دیجیتال باعث شده تا ما مجبور به استفاده از حافظۀ خود نباشیم در حالیکه در زمان گذشته حتی شماره تلفن افراد دیگر را نیز حفظ بودیم. مسیرهای حافظۀ کوتاهمدت ما در اثر وابستگی بیش از حد به فناوری و مورد استفاده قرار نگرفتن در حال نابودی است. این مسئله ممکن است به مرور به حافظۀ بلندمدت ما هم آسیب برساند.
4. استنتاج دیجیتالی
بخش زیادی از تفکر و استدلال را فناوری به جای ما انجام میدهد. مدام بر مبنای نتیجهگیری دیگران در فضای مجازی، قضاوت میکنیم بدون آنکه مجبور باشیم در آن زمینه اطلاعات کسب کنیم. دیگر از قدرت تفکر و استدلال خود بهره نمیبریم و تبدیل به یک ربات شدهایم که به راحتی به ما برنامه داده میشود و ما بر اساس این برنامهها عمل میکنیم.
این چهار خائن دیجیتالی باعث شدهاند تا ما به مرور قدرت تفکر واقعی خود را از دست بدهیم و تمرکز و یادگیری نداشته باشیم. در نهایت تبدیل به افرادی میشویم که از نظر ذهنی خسته هستند.
ذهن خود را از باورهای محدود کننده خالی کنید
جی. کی. رولینگ نویسندۀ مجموعه رمانهای هری پاتر میگوید: انسان برای متحول کردن دنیای خود نیاز به جادو ندارد و تمام قدرت لازم برای این کار در درون خود اوست.
باورهای محدودکننده یکی از دلایل محدودیت ما هستند. این باورها از منابع زیادی مانند خانواده، معلمان، جامعه، دوستان و .... در کودکی به خورد ما داده شدهاند. به ویژه در سنین اولیۀ کودکی که هنوز ضمیر خودآگاه به درستی شکل نگرفته است، کودک تفاوت تشخیص غلط و درست را از یکدیگر ندارد و هرچه به او گفته شود و تکرار شود را به عنوان یک اصل میپذیرد و در ناخودآگاه خود ثبت میکند.
در بسیاری از خانوادهها روی فرزندان خود اسم میگذارند و برچسب خنگ، کودن، زشت، بیاستعداد، دست و پا چلفتی، بدشانس و .... را روی کودک میچسبانند. این موضوع در مدارس نیز انجام میشود. این حرفها تبدیل به باور کودک شده و در سنین بزرگسالی او را محدود میکند.
اولین محدودیتی که باید زیر پا بگذارید درذهن خودتان و مربوط به باورهای خودتان است. منابع این باورهای محدودکننده را بررسی کنید و آنها را با دوستان جدید، کتابهای جدید، فیلمهای جدید و ... جایگزین کنید. جلوی ورود اطلاعات منفی را به مغزتان بگیرید. همانطور که به غذای جسم خود اهمیت میدهید به غذای روح و روان و ذهن خود هم اهمیت بدهید. برای خود ارزش قائل باشید و از معاشرت با برخی افراد، گوش دادن به برخی موسیقیها و حضور در محیطهایی که ممکن است محدودیت به شما تحمیل کنند خودداری کنید.
اگر بین چیزی که اکنون هستید و چیزی که میخواهید باشید تفاوت وجود دارد، محدودیتی وجود دارد که باید آن را از میان بردارید. این محدودیت ممکن است در ذهن شما باشد. ممکن است محدودیت در انگیزۀ شما باشد و محرک لازم برای حرکت نداشته باشید که به احتمال زیاد مربوط به این است که اهدافتان را مشخص نکردهاید یا هدفهای مبهمی دارید که چرایی محکمی پشت آنها وجود ندارد و محرک شما نیستند. یا محدودیت در روشهایی است که به کار میگیرید و دستیابی به نتایج موردنظر شما را به تاخیر انداختهاند.
در قسمت همپوشانی ذهنیت و انگیزه، شما الهام میگیرید اما دربارۀ اینکه از چه روشی استفاده کنید مردد هستید. در قسمت همپوشانی انگیزه و روش، پیادهسازی رخ میدهد اما چون ذهنیت درگیر نیست میزان موفقیت در حدی است که خود را لایق آن میدانید. در محل تلاقی ذهنیت و روش، ایده شکل میگیرد و رویاپردازی میشود اما به هدف تبدیل نمیشود و انگیزۀ لازم برای حرکت را به شما نمیدهد. تنها در قسمت بی حد و مرز که همپوشانی هر سه عامل رخ داده است شما میتوانید بر محدودیتها غلبه کرده و رشد کنید.
تاثیر محیط روی کارایی مغز انسان
مغز انسان فقط تحت تاثیر ژنها نیست بلکه محیط نیز روی آن تاثیر بسزایی دارد. به همین دلیل ساختار مغز دو فرد که در دو محیط مختلف رشد کردهاند با یکدیگر متفاوت است. ساختار مغز فردی که در محیط مرفه رشد کرده است با فردی که در یک محیط ناامن و پر از اضطراب بزرگ شده متفاوت است.
اما هرکس در هر زمان میتواند تصمیم به تغییر مغز خود بگیرد. اگر انسان بپذیرد که باید تغییر کند به سطوح جدیدی از پیشرفت و موفقیت دست پیدا میکند. فقط سعی کنید با تکرار عبارات منفی، جلوی رشد خود را نگیرید. همۀ انسانها توانایی رشد و یادگیری و بهبود بخشیدن به حافظۀ خود را دارند. مغز انسان انعطافپذیر است و شما میتوانید مغز خود را طوری شکل دهید که شما را به هرچه میخواهید برساند.
افزایش یادگیری با روش پومودورو در کتاب بی حد و مرز
فرانچسکو چیریلو معتقد است زمان بهینه برای هر وظیفه 25 دقیقه است و برای ادامه باید یک استراحت 5 دقیقهای گنجانده شود. او به هر بخش 25 دقیقهای یک پومودورو میگوید. بعد از 25 دقیقه کار، مطالعه و .... به مغزتان 5 دقیقه استراحت دهید تا بتواند تمرکز خود را بازیابی کند. به مغزتان فشار وارد نکنید چون بیفایده است و نهایت کارایی شما 20 الی 25 دقیقه خواهد بود.
مسئلۀ دیگر برای افزایش یادگیری این است که ذهنتان را خالی کنید و چیزهایی را که پیشتر دربارۀ موضوع میدانستید را فراموش کنید. همچنین سعی کنید فقط روی یک موضوع تمرکز کنید و از انجام داده همزمان چند کار خودداری کنید. تصور اکثر افراد این است که با انجام همزمان چند کار با یکدیگر در حال مدیریت زمان خود هستند در حالیکه در عمل بهرهوری آنها کاهش مییابد.
نکتۀ دیگر این است که میزان یادگیری افراد به وضعیت روحی آنها وابسته است. این وضعیت روحی نیز به وضعیت افکار و وضعیت فیزیکی بدن شما وابسته است. احساس شما در شرایط فعلی نمایشگر وضعیت روحی شماست.
سعی کنید برنامهریزی داشته باشید و تمام فعالیتهای ضروری خود را یادداشت کنید تا لازم نباشد به عنوان عوامل حواسپرتی مزاحم خواندن شما شوند. همچنین میتوانید برای یادگیری بهتر، تدریس کنید. اطلاعات را برای خودتان یا برای دیگری آموزش دهید تا راحتتر در ذهنتان جای بگیرد. با مرور چندباره نیز اطلاعات راحتتر در ذهنتان ثبت میشود.
با 7 دروغ مربوط به یادگیری آشنا شوید
این 7 دروغ مربوط به باورهای محدودکنندهای هستند که مدام برای خودتان تکرار کردهاید و در ذهن ناهوشیار خود نهادینه کردهاید. زمانی که به چیزی اعتقاد نداشته باشید، دستیابی به آن مشکل میشود.
1. هوش تغییر نمیکند
اگر اعتقاد دارید که ذهنیت انسان ثابت است پس شما قدرتی برای تغییر هیچ چیز ندارید. اگر معتقدید که انسان یک ذهنیت رشد دارد پس شما توانایی بهبود هر چیزی را دارید.
2. ما فقط از 10% مغزمان استفاده میکنیم
تمام قدرت مغز شما همین الان در اختیارتان است. فقط برخی از افراد از مغز خود بهتر از بقیه استفاده میکنند.
3. اشتباهات، شکست هستند
الگوهای ذهنی غلط در کودکی در ذهن ما نهادینه شده و توسط مدارس پرورش یافتهاند. آنها ما را با توجه به اشتباهاتمان قضاوت میکنند و بر اساس تعداد خطاهای ما از ما نمره کم میکنند. در زندگی واقعی اینگونه نیست. شکستها نشان میدهد که شما چیز جدیدی را امتحان کردهاید.
4. دانش، قدرت است
دانش میتواند قدرت باشد به شرط آنکه از آن استفاده کنید.
5. یادگیری چیزهای جدید خیلی مشکل است
یادگیری به شما کمک میکند که مدام اره را تیز نگه دارید.
6 . انتقاد دیگران مهم است
بی حد و مرز شدن ممکن است اگر یاد بگیرید که از انتقاد دیگران نترسید. افراد موفق تاریخ کسانی بودهاند که به نظرات منفی دیگران اهمیت ندادهاند.
7. نبوغ از بدو تولد آغاز میشود
نبوغ از طریق تمرین زیاد است که ظاهر میشود نه از بدو تولد. اثر مرکب را در زندگی خود به کار بگیرید تا نبوغ و شانس در زندگی شما ظاهر شود.
انگیزۀ بی حد و مرز
فرمول انگیزۀ بی حد و مرز به این صورت است:
انگیزه= هدف× انرژی× مراحل ساده (برتری خفیف)
انگیزۀ پایدار از ترکیب عناصر بالا حاصل میشود. هدف مشخص اولین عنصر برای دستیابی به انگیزه است. باید بدانید که چرا این کار را انجام میدهید.
انرژی کافی را از استراحت و تغذیۀ مناسب به دست بیاورید. اگر چرایی پشت اهدافتان محکم باشد خود میتواند در افزایش انرژی به شما کمک کند. سومین مورد همان اثر مرکب معروف است. قدمهای کوچک و مستمر که نیازمند کمترین زمان و انرژی هستند نسبت به اقدامات بزرگ به انرژی کمتری نیاز دارند ولی شما را در مسیر رسیدن به اهدافتان هدایت میکنند. سعی کنید با قدمهای کوچک، عادتهای خوب در خود ایجاد کنید.
سخن پایانی
در این مقاله نگاهی بر کتاب بی حد و مرز داشتیم و سعی کردیم عواملی که میتوانند در موفقیت شما تاثیرگذار باشند را بررسی کنیم. همچنین تلاش کردیم شما را با باورهای محدودکننده و منفی که مانعی بر سر راه پیشرفتتان هستند آشنا کنیم. یادتان باشد که خلق زندگی دلخواهتان شاید کمی ترسناک باشد اما از آن ترسناکتر، پشیمانی است. بی حد و مرز شدن ممکن است اگر باورهای محدودکننده و الگوهای ذهنی غلط را کنار بگذارید و برنامهریزی داشته باشید.
0 نظر