زندگی نامه مولانا جلال الدین محمد بلخی
مولانا جلالالدین محمد بلخی از شاعران مشهور ایرانی در سطح جهان است. زندگینامه مولانا را در این مقاله بخوانید.
مولانا جلالالدین محمد بلخی
مولانا جلالالدین محمد بلخی که با نامهای مولانا و مولوی نیز شناخته میشود، یکی از مشاهیر ایرانی است. تخلص او «خاموش» یا «خموش» است. بیشتر اشعار و آثار او به زبان فارسی سروده شده اما تعداد بسیار کمی از اشعارش نیز به زبان عربی، ترکی و زبان کاپادوکیه است که کاپادوکیه سرزمین باستانی پهناوری در آسیای کوچک بوده است. آثار او در سراسر کشورهایی که جزء خاک ایران بزرگ بودهاند خوانده میشود و بسیار پر طرفدار است. در کشورهای غربی، مولانا جلالالدین محمد بلخی را تحت عنوان «رومی» میشناسند که یکی از القاب او در قرن 9 و پس از آن بوده است.
مولانا جلالالدین صاحب پدری عارف و از بزرگان صوفیه بود که همزمان با حملۀ چنگیزخان مغول از بلخ (واقع در افغانستان امروزی) مهاجرت کرد. مولوی در همین شهر متولد شده است. او سرانجام پس از سفر به بغداد و شام، رهسپار قونیه (واقع در ترکیۀ امروزی) شده و در همین شهر ساکن شد. روایت است که دلیل عزیمت او به قونیه به دلیل دعوت علاءالدین کیقباد بوده است. علاءالدین کیقباد یازدهمین سلطان سلجوقیان روم بود که حکومتی مسلمان، ترک تبار و با فرهنگ ایرانی-ترکی بودند. روایت است که در مسیر کوچ خانوادۀ وی از بلخ، دو تن از مشاهیر ایرانی یعنی مولوی و عطار با یکدیگر آشنا شدهاند و عطار نیشابوری کتاب اسرارنامۀ خود را به وی هدیه داده است.
ارتباط شمس تبریزی و مولانا جلال الدین محمد بلخی
شمس تبریزی که نام اصلی او محمد بن علی بن ملکداد تبریزی است، یک صوفی مسلمان ایرانی بود. او در تبریز به دنیا آمده و آرامگاهی در شهر خوی واقع در استان آذربایجان غربی منتسب به اوست. شمس تبریزی در طی سفرهای خود به قونیه رسیده و در آنجا با مولانا دیدار کرده است. شخصیت شمس تبریزی، مولانا را تحت تاثیر قرار میدهد. این شاعر ایرانی در واقع پس از دیدار با شمس تبریزی اهل سماع و شاعری میشود در حالیکه تا پیش از آن جزء عالمان و فقیهان بوده و به تدریس علوم دینی مشغول بوده است.
مردم آن دوران این تغییر و تحول مولوی را نمیتوانستند تحمل کنند و دشمنی آنها تا جایی میرسد که شمس تبریزی قونیه را ترک کرده و به شام میرود. مولوی فرزند خود و عدهای دیگر را به دنبال وی فرستاد و او را به قونیه بازگرداند. اما دشمنی اطرافیان او با شمس به جایی رسید که او بیخبر قونیه را ترک کرد و دیگر بازنگشت.
مولانا جلالالدین از دوری شمس بسیار آشفته میشود ولی دیگر نمیتواند او را پیدا کند. او پس از این واقعه به سماع رو میآورد. اثر معروف مقالات شمس تبریزی از شمس به جای مانده است.
آرامگاه شمس تبریزی در شهر خوی
رقص سماع
سماع نوعی رقص صوفی است که شامل چرخش بدن در حالتی مانند حالت خلسه است. اولین بار در شاهنامه به این واژه اشاره میشود. اولین رقص سماع توسط خسرو کیانی با هدف ستایش خداوند انجام شده است. سماع و رقص مذهبی برای خداوند حتی در تورات هم وجود دارد و به سماع داوود نبی اشاره شده است. سماع سابقۀ مذهبی غیر اسلامی دارد و در دین اسلام رایج نیست ولی زمان دقیق پیدایش آن نیز مشخص نیست.
سرانجام مولانا جلالالدین محمد بلخی
مولوی پس از مدتی بیماری در سال 672 هجری قمری از دنیا رفت. روایت است که مردم قونیه پس از مرگ او 40 شبانهروز عزاداری کردند.
از وی آثاری چون مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی، رباعیات مولانا و آثار منثوری چون فیه ما فیه، مجالس سبعه و مکتوبات مولوی باقی مانده است. مکتوبات مولوی به مجموعۀ 150 نامۀ وی گفته میشود که به افراد همعصر خود نوشته است و هم اکنون در کتابخانهای در شهر استانبول نگهداری میشود. شاعر ایرانی پرآوازه در ترکیه به عنوان یک قدیس شناخته میشود.
آرامگاه مولانا در شهر قونیه
یونسکو سال 2007 را سال مولانا نامید. مراسم بزرگداشت وی هر ساله در 16 الی 26 آذر در قونیه برگزار میشود. در تقویم ایران نیز روز 8 مهرماه که مصادف با سالروز تولد او میباشد، روز بزرگداشت مولوی نامیده میشود.
کتابهایی مانند پله پله تا ملاقات خدا، عارف جان سوخته، ملت عشق، در جستجوی مولانا، به دنبال مولانا و کیمیا خاتون دربارۀ این شاعر ایرانی هستند. کتاب پله پله تا ملاقات خدا که توسط استاد عبدالحسین زرینکوب نگارش شده، یکی از شناخته شدهترین آثار فارسی زبان برای آشنایی با این شاعر ایرانی است.
0 نظر