تحلیل کتاب شیوه نهنگ

تحلیل کتاب شیوه نهنگ

تحلیل کتاب شیوه نهنگ
کتاب شیوه نهنگ یک کتاب داستان‌گونه است که به ضرورت برقراری ارتباط مثبت با دیگران اشاره می‌کند. کتاب شیوه نهنگ روشی را برای افزایش سطح اعتماد در رابطه مطرح می‌کند.

ارتباطات با شیوۀ نهنگ

کتاب شیوه نهنگ یکی از بهترین کتاب‌های حوزه روابط است. کنت بلانچارد در شیوه نهنگ به قدرت ارتباطات مثبت اشاره می‌کند. او در قالب یک داستان زیبا به بیان نکاتی می‌پردازد که از تماشای حرکات نمایشی نهنگ‌ها آموخته است. با ما همراه باشید تا شما را با این نکات ضروری آشنا کنیم.

ارتباط‌سازی و دوستی در کتاب شیوه نهنگ

ارتباط‌سازی و دوستی اولین رکن یک ارتباط موفق است. چه بخواهید با حیوانات ارتباط برقرار کنید و یا به دنبال رابطۀ بهتر با فرزندتان باشید و یا حتی بخواهید به عنوان یک فروشنده با مشتری خود رابطه برقرار کنید و او را راضی نگه دارید، رکن اول این است که بین خود و آنها امواج مثبت اعتماد را جاری کنید. تقویت نکات مثبت و چشم‌پوشی از نکات منفی می‌تواند در این اعتمادسازی به شما کمک کند.

                                                   ارتباط‌سازی در کتاب شیوه نهنگ

اگر تاکنون به فرزند خود و یا کارمندتان تذکر می‌دادید و کار غلط او را گوشزد می‌کردید، باید بدانید که این کار اشتباه است. شما به هر رفتاری که بیشتر توجه کنید، بیشتر تکرار می‌شود. وقتی به کارهای خوب توجه کنید، افراد آن کارهای خوب را تکرار می‌کنند. زمانی که مثبت را تقویت کنید در آنها انگیزه ایجاد می‌کنید تا کارهای خوب و مثبت را انجام دهند. تمرکز خود را روی رفتارهای منفی و کارهای غلط دیگران نگذارید و مسیر تمرکز و انرژی خود را تغییر دهید.

انگیزه دادن به دیگران

اگر از آن دسته افرادی هستید که از کارمندان و یا فرزندان خود و ... گزارش کار می‌خواهند، باید بدانید که شما مدیر هستید و این اشتباه است. شما باید راه انگیزه دادن به دیگران را یاد بگیرید. با انگیزه دادن و افزایش انرژی مثبت افراد می‌توانید در تعامل خود با آنها تغییر شگفت‌انگیزی ایجاد کنید.

الفبای مدیریت عملکرد در شیوۀ نهنگ

کنت بلانچارد یک نمودار به عنوان الفبای مدیریت عملکرد ارائه می‌دهد.

الف: محرک (علت رفتار)

ب: رفتار (عملی که انجام می‌شود)

ج: نتیجه (واکنش به رفتار)

الف: محرک

منظور از محرک چیزی است که محرک رفتار مورد نظر است. افرادی که با حیوانات کار می‌کنند از برخی محرک‌ها مانند سوت زدن و تکان دادن دست و ... به عنوان محرک و نشانه استفاده می‌کنند. برای انسان‌ها محرک، تجربه است. برای مثال فریاد زدن رئیس ممکن است یک محرک باشد.

                      محرک رفتار انسان

رایج‌ترین محرک باید اهداف مشخص و قطعی باشد. در بیشتر سازمان‌ها کارکنان هدف مشخصی ندارند و برای انجام کاری مواخذه می‌شوند که از آن اطلاعی ندارند. آنها از چشم‌انداز و اهداف سازمان اطلاعی ندارند و مافوق آنها هرگز این دیدگاه را با کارکنانش به اشتراک نگذاشته است. مدیران باید با کارکنان دربارۀ اهداف آنها صحبت کنند و کارمند باید بداند که خوب کار کردن به چه معناست.

                             هدفگذاری صحیح و اهداف مشخص رایج ترین محرک برای رفتارهای انسان  است

ب: رفتار

وقتی هدف را تعیین کردید باید رفتار پس از آن را مشاهده کنید. برای مثال ممکن است کارمند از آن به بعد به موقع در محل کار حاضر شود و یا در روابطش با ارباب رجوع تغییر مثبتی به وجود بیاید. به طور معمول مدیران این مرحله را فراموش می‌کنند و پس از تعیین هدف، دیگر رفتار پس از آن را بررسی نمی‌کنند. بیشتر کارکنان از عدم واکنش رئیس نتیجه می‌گیرند که کارشان را درست انجام داده‌اند.

ج: نتیجه

مهم‌ترین مرحله نتیجه است که می‌تواند چهار نوع باشد. 1. هیچ واکنشی 2. واکنش منفی 3. هدایت مجدد 4. واکنش مثبت

نوع اول از همه رایج‌تر است. به طور معمول اکثر افراد با سکوت مواجه می‌شوند تا زمانی که کار غلطی انجام دهند. هدایت مجدد و واکنش مثبت رایج نیستند ولی بسیار اثرگذار هستند.

 هدایت مجدد یعنی اگر فردی کار ناصحیح و یا رفتار نامطلوبی انجام داد ما سعی کنیم تا انرژی و توجه او را به یک کار دیگر معطوف کنیم. این روش بهترین راه برای برخورد با رفتار نامطلوب است. این روش باعث می‌شود اعتماد و احترام بین دو نفر خدشه‌دار نشود. بدون در نظر گرفتن توبیخ و مجازات برای او هدف را توضیح دهید و مسئولیت اشتباه را خودتان بر عهده بگیرید تا فرد مقابل احساس بدی پیدا نکند. این مسئله باعث افزایش تعهد او می‌شود.

واکنش هدایت مجدد را به این صورت اجرا کنید:

1. خطا را بدون شماتت و با شفافیت توضیح دهید.

2. نتایج منفی‌اش را نشانش دهید.

3. اگر مصلحت دانستید، عدم شفافیت در کار را شماتت کنید و خودتان را مقصر جلوه دهید.

4. جزئیات کار را بگویید و از اینکه فرد مقابل این جزئیات را متوجه شده اطمینان حاصل کنید.

5. نشان دهید که هنوز به او اعتماد دارید.

واکنش مثبت به این معناست که وقتی با کار خوبی مواجه می‌شوید واکنش مثبت نشان دهید و پیشرفت را تشویق کنید. همیشه منتظر یک رفتار صد در صد مثبت و درست برای واکنش مثبت نباشید.

مربیان نهنگ‌ها می‌دانند که نهنگ پریدن از روی طناب را بلد نیست. پس طناب را زیر آب می‌برند تا نهنگ بتواند زیر آن شنا کند. اگر نهنگ زیر طناب شنا کند مربی توجهی نمی‌کند. اگر روی طناب شنا کند تشویق می‌شود. برای مثال به نهنگ غذا داده می‌شود. وقتی حیوان متوجه شود که بین غذا و طناب رابطۀ خوبی است، سعی می‌کند بیشتر بالای طناب شنا کند. پس مربی طناب را بالاتر می‌برد. با انسان‌ها هم باید همین کار را کرد. باید پیشرفتشان را دید و آنها را تشویق کرد تا به سمت موفقیت هدایت شوند.

یادتان باشد که دیدن اشتباهات آسان‌تر از رفتارهای درست است. در این کتاب روشی که در آن کارهای مثبت دیگران دیده می‌شود را شیوۀ نهنگ می‌نامند. شیوۀ نهنگ مستلزم صبر و خویشتن‌داری شماست.

واکنش شیوۀ نهنگ به این صورت است:

1. به سرعت افراد را تمجید و تشویق کنید.

2. آنچه را درست و یا تا حدودی درست انجام داده‌اند، تشویق کنید.

3. احساسات مثبت خود را دربارۀ آنچه انجام داده‌اند، ابراز کنید و اجازه دهید متوجه شوند که شما چه احساسی دارید.

4. برای ادامۀ کار خوب، آنان را تشویق کنید.

از گیر انداختن و گشتن به دنبال نکات منفی دیگران خودداری کنید و به جای آن بر شیوۀ نهنگ، یعنی جستجوی نکات مثبت دیگران تمرکز کنید.

مثال‌های موردی

نمونه‌ای از واکنش به شیوۀ نهنگ در منزل و نسبت به فرزند نوجوانتان می‌تواند به این صورت باشد:

وقتی آمدم و دیدم پارکینگ را تمیز کردی خیلی خوشحال شدم. می‌خواستم خودم آخر هفته این کار را انجام دهم. حالا زمان برای استراحت دارم. واقعا ممنونم.

نمونه‌ای از واکنش هدایت مجدد در منزل و زمانی که فرزندتان یادش رفته به حیوان خانگی غذا بدهد می‌تواند به این صورت باشد:

از این به بعد به جای غذا دادن به حیوان، جاروبرقی بکش. می‌دانم که این کار را دوست داری و ما هم به کمک تو احتیاج داریم. (بعد از انجام رفتار) از وقتی تو جاروبرقی می‌کشی خانه خیلی تمیز است.

سخن پایانی

کتاب شیوه نهنگ اثر کنت بلانچارد را در این مقاله بررسی کردیم. تاثیر مثبت این کتاب مهم حوزه روابط را می‌توانید در تمام روابط خود تجربه کنید. شیوۀ نهنگ باعث اصلاح خطاها و بهبود عملکرد می‌شود و سطح اعتماد در رابطه را افزایش می‌دهد. یادتان باشد که راهی برای انگیزه دادن به دیگران پیدا کنید ولی کاری نکنید که آنها به نظر شما وابسته شوند. مدیریت را تبدیل به رهبری کنید تا افراد حتی در غیاب شما هم برای پیشرفت تلاش کنند. شما همیشه نمی‌دانید که چه چیزی باعث انگیزش افراد می‌شود چون زبان عشق و توجه آنها را نمی‌دانید. 

0 نظر

ارسال نظر جدید