مفاهیم نمادسازی معماری دوران پست مدرن

مفاهیم نمادسازی معماری دوران پست مدرن

مفاهیم نمادسازی معماری دوران پست مدرن
معماری دوران پست مدرن تلاش می‌کند مفاهیم نمادسازی جدیدی را بر علیه معماری مدرن مطرح کند. معماری پست مدرن یک سبک مهم معماری تلقی می‌شود که دچار تزلزل در معناست.

نمادسازی در معماری دوران پست مدرن

هنرمند خواسته یا ناخواسته همیشه به دنبال ابداع و خلاقیت بوده است. این ابداع در فلسفۀ هنر نیز وجود دارد .از طرفی معماری نیز هنری است که شاید بیشتر از بقیۀ هنرها با زندگی انسان‌ها عجین است و زندگی و معماری تاثیر دوسویه بر روی یکدیگر دارند. به این صورت که محیط زندگی روی هویت انسان‌ها تاثیر گذاشته و ذهنیت انسان‌ها بر معماری و محیط زندگی آنها اثر می‌گذارد. امروزه از معماری پست مدرن در جریان شهرسازی صحبت می‌شود. ایده‌های پست مدرنیسم تحت تاثیر تنوع‌طلبی، کثرت‌گرایی و فردگرایی خاصی، جریان شهرسازی جهان را در مقابل رویکردهای خشک و انعطاف‌پذیر شهرسازی مدرنیسم، هدایت می‌کنند.

معماری دوران پست مدرن در واکنشی علیه معماری مدرن شکل گرفته که احساس را نادیده می‌گیرد و به نوعی کثرت انگاری را در خود دارا می‌باشد. در معماری پست مدرن تلاش شده ضعف‌های معماری مدرن رفع شود و فضایی ایجاد شود که متفاوت‌تر و بهتر از دورۀ مدرن باشد .در این مطلب مفاهیم نمادسازی و نقش آن در معماری پست مدرن مورد تحلیل قرار گرفته است.

1. نگاهی به عصر پست مدرن

عصر پست مدرن، عصر دگرگونی‌های بنیادین در تمام عرصه‌ها از جمله معماری بوده است. معماری پست مدرن آمیزه‌ای از فرهنگ‌ها و سنت‌های مختلف است. مفهوم فضا در معماری و مقایسه آن با هنرهای دیگر مانند موسیقی و نقاشی، اهمیت کارکرد فضا در معماری در این دوره را به خوبی نشان می‌دهد. اکثر مخاطبین، یک اثر هنری را با احساس خود می‌سنجند و اگر آن اثر بتواند احساس لذتی در آنان پدید آورد آن را زیبا تلقی می‌کنند. معماری طی دوره‌های مختلف، سبک‌های گوناگونی پیدا کرده که این تنوع سبک‌ها، تبلوری از خصلت انسان است. معماری پست مدرن در دهۀ شصت میلادی به صورت موضوع و سبکی مهم مطرح شد و انتقادهای اساسی به اندیشۀ منطق‌گرایی معماری مدرن وارد شد.

معماری پست مدرن به جای دگرگون‌سازی هویت ساکنان محیط‌های اجتماعی و سازگار کردن آن ها با طرح‌های عقلانی از پیش تعیین شده، می‌کوشد به محیط اجتماعی جنبۀ انسانی ببخشد و در عین حال حداکثر استفاده را از مواد و مصالح و پیشرفت‌های حاصله در عصر مدرن در زمینۀ روش‌های ساخت و ساز به عمل آورد. تفکر پست مدرن بر وجه محلی یا بومی تاکید کرده و براساس همین دیدگاه است که بر بی‌ثباتی‌ها و ناپایداری‌ها، گسست‌ها و تضادها و نمادها تاکید دارد. 

                                   نمادسازی در دوران پست مدرن

1.1. معماری 

معماری در برابر مخاطب دنیایی از اندیشه‌ها و ارزش‌ها را تداعی می‌کند و زبانی در پس پردۀ خویش دارد که با مخاطب به گفتگو می‌نشیند. خیلی زود در پی تغییر مدرنیسم به پست مدرنیسم، برنامه‌ریزان شهری، شهرسازان و معماران به دنبال الگوهای جدید شهری رفتند و اعتقاداتشان از آرمانشهرهای مدرنیسم که منجر به پیدایش کلان‌شهرهایی با معضلات فراوان از یک طرف و شهرهایی با منطقه‌بندی در محل سکونت، تفریح و کار از طرف دیگر بود، تغییر کرد.

در پی ظهور پست مدرنیسم در طی دهه‌های اخیر، نگرش‌ها و نظریه‌های فلسفی دچار تحول شد و دستیابی به شهر پایدار، طرح و الگوهای برنامه‌ریزی راهبردی و مشارکتی جای طرح و الگوهای قدیمی (طرح جامع) را گرفت. 

1.2. مفهوم هویت

هویت به معنای تشخص و وجود آنچه موجب شناسایی شخص شود، می‌باشد. هویت، شخصیت و یا کیفیت هرچیز می‌تواند در سنجش با معیارهایی، خوب یا بد، ارزیابی شود. بی‌هویت، بی شخصیت و یا بی‌کیفیت خواندن افراد یا پدیده‌ها اشتباهی رایج است که به جای بدهویت، بدشخصیت یا بدکیفیت به کار می‌رود. هویت وابستۀ لاجرم هر چیزی است که وجود دارد. هویت آن چیزی است که یک مکان دارا می‌باشد و به موقعیتش تعلق دارد و نه جای دیگری. هویت توسط محیط طبیعی و واکنش‌های افراد در مکان‌هایی که آن ها ساکن هستند، شکل گرفته است. آشکار کردن تاریخ یک مکان نقش مهمی در هویت بخشی آن بازی می‌کند.

مکان‌های عمومی که با تاریخ فرهنگ شهر عجین شده‌اند، یک ارتباط ذهنی میان کاربران و مکان‌ها ایجاد می‌کنند. کوشش در جهت حرکت به سوی معماری و شهرسازی باهویت، پاسخی به نیازهای معنوی انسان‌ها در کنار نیازهای مادی ایشان است . 

1.3. نمادها

حقایق و وقایع بیشماری که در ماوراء درک بشر قرار دارند او را واداشته تا برای ابراز اندیشه‌ها و مفاهیمی که بیان، فهم و توصیف کلامی آنها مشکل بوده است، نظام‌هایی از علائم گوناگون ابداع کند. کارل گوستاو یونگ می‌گوید: واژه یا تصویر، زمانی یک نماد است که متضمن چیزی در ماوراء معنای آشکار و مستقیم خود باشد. نماد دارای جنبه‌ای وسیع‌تر و ناخودآگاه است که هرگز نمی‌توان بطور دقیق آن را تعریف و یا به طور کامل آن را توصیف کرد.

هنگامی که ذهن به پویش نماد می‌پردازد با اندیشه‌هایی برخورد می‌کند که در ماوراء قابلیت‌های منطقی – عقلانی آن قرار دارند. اندکی تامل ما را به این نتیجه می‌رساند که بشر قادر به دریافت و درک کامل همه چیز نیست. او می‌تواند ببیند، بشنود، لمس کند و بچشد. اما قابلیت‌های دیداری و شنیداری و تمام آگاهی‌هایی که از طریق قوای لامسه و چشایی می‌توانند برای او حاصل شوند وابسته به تعداد و کیفیت قوای احساسی اوست. زندگی ما ناشی از ارتباط برقرار کردن است. ما ترجیح می‌دهیم که فاصله‌های بعید زمانی و مکانی را، علاوه بر به کارگیری زبان گفتاری، از طریق استفاده از علائم نوشتاری در تمام ابعاد آن برطرف سازیم و از این طریق ایجاد ارتباط کنیم.

2. معماری دوران پست مدرن

از دهۀ شصت میلادی، موضوع پست مدرن در معماری به صورت یک سبک مهم مطرح شد و انتقادات زیربنایی به اندیشۀ منطق‌گرا و تکنومدار معماری مدرن وارد گردید. آغازگر این جنبش کسی نبود مگر یکی از شاگردان لویی کان به نام رابرت ونچوری. او در سال 1966 کتابی به نام «پیچیدگی و تضاد در معماری» منتشر کرد. در این کتاب، ونچوری اصول فلسفی و جهان‌بینی معماری مدرن را زیر سوال برد. وی بینش تکنومدار را رد کرد و به جای آن خواهان توجه به خصوصیات انسانی و یک معماری انسان‌مدار گردید. 

از نظر ونچوری، همۀ ساختمان‌ها نمی‌توانند دارای یک فرم و فلسفه باشند. ساختمان مانند یک ماشین نیست که تنها شامل مجموعه‌ای از مسائل فناوری و مکانیکی باشد. ونچوری سبک بین‌الملل را کاملا مردود می‌داند و به جای آن معتقد به زمینه‌گرایی است. یعنی هر بنایی باید براساس زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و کالبدی و شرایط خاص آن محل و ساختمان طراحی و اجرا گردد. می‌توان آن را سبک محلی و یا سبک بومی نام نهاد. مدرنیست‌ها معماری را یک سبک تکنولوژیک می‌دانستند. تکنولوژیک یک خصوصیت عام دارد و در سرتاسر جهان از قواعد و اصول یکسان تبعیت می‌کند. ولی پست مدرنیست‌ها یک نگرش فرهنگی نسبت به معماری دارند و فرهنگ در هر منطقه‌ای متفاوت با سایر مناطق است.

معماری دوران پست مدرن به این علت شکل گرفت که معماری مدرن اعتبار خود را از دست داد چرا که نتوانست به طور موثر با استفاده‌کنندگان نهایی رابطه برقرار کند و به این دلیل نتوانست پیوندی موثر با شهر و تاریخ برقرار سازد. راهبرد کلی که معماران پست مدرن برای بیان کثرت‌گرایی فرهنگ در کارشان برگزیدند، ترکیب سلایق حرفه‌ای و مهارت فنی خودشان با سلایق مشتریان نهایی‌شان یعنی ساکنین بود. 

معماری پست مدرن به جای دگرگون‌سازی هویت ساکنان محیط‌های اجتماعی و سازگار کردن آن ها با طرح‌های عقلانی از پیش تعیین شده، می‌کوشد به محیط اجتماعی جنبۀ انسانی ببخشد و در عین حال حداکثر استفاده را از مواد و مصالح و پیشرفت‌های حاصله در عرصۀ مدرن در زمینۀ روش‌های ساخت و ساز به عمل آورد. بعضی از افراد، پست مدرن را دورۀ فراصنعتی تلقی کرده‌اند. عده‌ای نیز آن را دوره‌ای متفاوت از دورۀ مدرن می‌دانند. البته عده‌ای از فلاسفه هم آن را مرحله‌ای از دوران مدرن می‌دانند که نقدی به خود مدرن است ولی از نظر ماهیت تفاوتی با عصر مدرن ندارد. عده‌ای هم پست مدرن را پاسخگوی مشکل مدرن می‌دانند بدون آن که راه‌حل مشخصی ارائه دهد.

                                      معماری دوران  پست مدرن

 تفکر پست مدرن هر گفتگویی را نوعی بازی و رویارویی بین دو رقیب می‌داند. ویژگی شاخص هنر پست مدرن تأکید بر کلیشه، تقلید از سبک‌های مختلف و اختلاط و امتزاج رنگ‌های مختلف (کولاژ) است. طراحان و معماران پست مدرن قادر به چرخش هستند و به راحتی می‌توانند تاریخ را دور بزنند و تاریخ معماری را به شیوه‌هایی اصیل، تازه و بدیع مجدداً به هم پیوند بزنند. حساسیت آن ها نسبت به اشکال و صورت‌های گذشته باعث می‌شود تا ساختمان و محیط‌هایی را طراحی کنند که بسیار پیچیده، استعاری، رمزگونه، متناقض و چندوجهی باشند.

جنبش پست مدرنیسم، جنبش فکری و اجتماعی جدیدی است که در اواخر قرن 19 ابتدا در عرصۀ هنر و ادبیات غرب به ظهور رسید و بعد به صورت یک جنبش فکری، سیاسی و اجتماعی فراگیر شد و ریشه‌های آن در ناکامی و شکست آرمان‌های مدرنیسم نهفته است. فردریش نیچه از اولین کسانی بود که به بن‌بست‌های مدرنیسم پی برد و در نقد فلسفۀ مدرن بیشتر به نقد عقل‌گرایی فلسفۀ کانت پرداخت و دستاوردهای اساسی آن را مورد حمله قرار داد. او در حقیقت به عنوان اولین منتقد مدرنتیه، اصول و مبانی آن را زیر سوال می‌برد.

2.1. نیازهای انسان

انسان موجودی بسیار پیچیده است که دارای انگیزه‌های مادی، روحی و معنوی گوناگون و متفاوت می‌باشد. نیازهای فیزیولوژیک انسان به آب، هوا، غذا و غیره از جمله نیازهای اولیه است و نیاز به زیبایی و زیبایی‌شناسی و کنکاش در پدیده‌ها از جنس نیازهای عالی است. چگونگی ارضای نیازها از نیازهای اولیه و پست شروع و به نیازهای عالی ختم می‌گردد. در پایین‌ترین سطح از این سلسله مراتب، نیازهای فیزیولوژیک قرار دارند. بعد از ارضای این نیازها است که شخص متوجه نیاز به ایمنی می‌گردد. نیاز به تعلق داشتن، عزت نفس و خودشکوفایی در سطوح بالاتر قرار می‌گیرند. پس از ارضای این نیازها است که نیاز به شناختن و زیبایی در انسان اوج می‌گیرد.

                                       هرم سلسله مراتب نیازهای انسان (هرم مازلو)

3. بررسی مفهوم فضا در دورۀ پست مدرن

دوران مدرن نقطۀ آغاز تجربۀ فضا بدون حضور جسم بود. تا پیش از مدرن، انسان همواره در بند تجربیات فضاهای عینی وابسته به جسم بود ولی بعد از آن به دلیل اختراع ماشین، هواپیما و غیره امکان تجربۀ فضا ورای تجربه جسمی فراهم شد. از این رو به تدریج تفکراتی در زمینۀ فضای معماری در ورای مکان شروع به شکل گرفتن کرد که آثار آن به دوران پست مدرن رسید و چنانچه گروه معماری «کوپ هیمل بلاو» می گوید : معماری در ورای فضا آغاز می شود، یا معماری در جایی آغاز می‌شود که فضا پایان پیدا می‌کند. منظور آن ها این است که معماری معاصر از ورای تجربه جسمی متعارف فضای انسان آغاز می‌شود. در واقع امروزه این فضا است که بر ناظر مسلط می‌شود و به او احساس منفعل بودن، عدم درک مکان و حتی پرسپکتیو می‌دهد.

کلام آخر

در این مقاله به بررسی مفاهیم نمادسازی در معماری دوران پست مدرن پرداختیم. فلسفهٔ پُست‌ مدرن (Postmodern Philosophy) نتیجهٔ طرز نگرش پیشگامان مکتب پست‌ مدرن به مجموعۀ پیچیده‌ای از واکنش‌هایی مربوط می‌شود که در قبال فلسفۀ مدرن و پیش‌فرض‌های آن صورت گرفته‌ است. پست مدرنیسم دچار بی‌ثباتی و تزلزل در معناست یعنی یک نظریۀ نظام‌مند، با فلسفه‌ای جامع و فراگیر نیست بلکه یک پیکرهٔ پیچیده و متنوع از اندیشه‌ها، تشخیص‌ها، شناخت‌ها، تفسیرها، برداشت‌ها و نظریه‌های متفاوتی از فرهنگ رایج و ترسیم نمایی از کثرت پدیده‌های مرتبط به هم است. در این میان معماری نیز که هنری عجین شده با زندگی انسان هاست، تحت تاثیر این فلسفه دچار دگرگونی های بنیادین شده است.

منابع:

1.بانی مسعود، امیر. 1388. پست مدرنیته و معماری؛ بررسی جریان‌های فکری معماری معاصر غرب تهران. نشر خاک

2.حجّت، عیسی. 1393. مشق معماری. انتشارات دانشگاه تهران

3.قبادیان، وحید. 1388. مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب. دفتر پژوهش فرهنگی

4.گروت، لیندا و دیوید وانگ. 1389. روش‌های تحقیق در معماری. ترجمۀ علیرضا عینی فر. تهران. انتشارات دانشگاه تهران 

5.مزینی، منوچهر. 1391. از زمان و معماری. انتشارات شهیدی

6.ذوالفقاری، مهناز و همکاران. 1395 .پست مدرنیسم و اندیشه‌های حاکم بر آن در زمینۀ هنر و با تاکید بر معماری منظر و تحلیل آثار مربوطه آن در زمینۀ معماری منظر

7.سجادزاده- ارفع نژاد، آذر. 1394. مفهوم فضا در معماری پیش مدرن،مدرن و پست مدرن. اولین کنفرانس علمی پژوهشی افق‌های نوین در علوم جغرافیا و برنامه‌ریزی، معماری و شهرسازی ایران

8.فروزش، حسین-روح افزا، فرهاد. 1394. ارزیابی جایگاه هویت در زیباسازی سبک پست مدرن (نمونه موردی: مجموعه تئاترشهر تهران) - دستاوردهای نوین در عمران، معماری، محیط زیست

9. مطلبی ،قاسم. 1380. روان شناسی محیطی دانشی نو در خدمت معماری و طراحی شهری .شمارۀ 10 مجلۀ هنرهای زیبا

10.معینی، سروش و همکاران. 1395. بررسی ریشه‌های معماری مدرن و پست مدرن و تاثیر آن بر معماری داخلی. دومین کنفرانس بین المللی دستاوردهای نوین پژوهشی در عمران و معماری و مدیریت شهری

11.هوهنه گر، آلفرد. 1390. نمادها و نشانه‌ها. مترجم : صلح جو، علی. چاپ دوازدهم.

0 نظر

ارسال نظر جدید