تاثیر مهارت‌ های سخت و نرم در تعیین استراتژی کسب و کارها

تاثیر مهارت‌ های سخت و نرم در تعیین استراتژی کسب و کارها

تاثیر مهارت‌ های سخت و نرم در تعیین استراتژی کسب و کارها
تاثیر مهارت‌های سخت و نرم در کسب و کارها به ویژه در تعیین استراتژی بدیهی است. تعیین استراتژی از عوامل موفقیت کسب و کار است که با توجه به منابع تعیین می‌شود.

مهارت‌های سخت و نرم و تاثیرگذاری آنها در استراتژی کسب و کارها

تاثیر مهارت‌های سخت و نرم در توسعه کسب و کار امری بدیهی است. به ویژه در تعیین استراتژی باید به منابع و توانایی‌های سازمان، مهارت‌های سخت و نرم موجود و استعدادهای دیجیتال توجه نمود. نقش استراتژی در موفقیت را می‌­توان در بیشتر حوزه‌های انسانی مشاهده کرد. اگر به جنگ، شطرنج، سیاست، ورزش یا کسب و کار نگاهی بیندازیم، موفقیت افراد و سازمان‌ها به ندرت نتیجۀ یک فرآیند کاملا تصادفی بوده است. برتری در موهبت مهارت­‌ها و منابع، معمولا عامل تعیین­ کننده نیست.

اگر رهبران سیاسی، مدیران عامل ۵۰۰ شرکت برتر جهان یا حلقۀ دوستان و آشنایان خود را بررسی کنیم، آنهایی که به موفقیت فوق‌العاده‌ای در حرفۀ خود دست یافته­‌اند، به ندرت توانایی­‌های ذاتی شگرف دارند. کسانی موفق شده­‌اند که مسیر حرفه‌­ای خود را به صورت اثربخش‌­تری طی کرده‌­اند.

بررسی نقش استراتژی در رسیدن به موفقیت 

استراتژی چیست؟ استراتژی طبق تعریف مرحوم دکتر وفا غفاریان در کتاب «پنج فرمان برای تفکر استراتژیک» عبارت است از رویکردی که به ما کمک می­‌کند تا منابع موجود در سازمان را طوری به فرصت­‌های فراروی سازمان اختصاص دهیم که بتواند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد کند.

منابع، سرمایه­‌های داخل سازمان هستند. بخشی از منابع، همان مهارت‌های نرم و سختی هستند که در قالب منابع انسانی و به اشکال دیگر در اختیار ما هستند. بخش دیگر هم، منابع مالی، اطلاعاتی و ارتباطی و اعتباری است.

اکنون در عصر تمدن دیجیتال، منابع جدید و نامحسوسی وارد حوزۀ کسب و کار شده است. استعدادهای دیجیتال مهم­‌ترین منابعی هستند که کشف و رهبری آنها می­‌تواند برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد نماید. نکتۀ قابل توجه این است که منابع در داخل سازمان قرار دارند و کنترلشان به طور کامل در اختیار ماست. منابع نامشهودی همچون استعدادهای دیجیتال، گاهی قیمت بالاتری از منابع قدیمی و مشهود ما دارند.

نقش منابع و توانایی­‌های داخلی سازمان­‌ها در دست­یابی به مزیت رقابتی

گرانت معتقد است مزیت رقابتی پایدار یک شرکت عمدتا توسط منابع آن شرکت تعیین می­‌شود. منابع و توانایی‌های داخلی سازمان به چهار دستۀ کلی تقسیم می­‌شوند:

1. منابع مالی مانند ترازنامۀ قوی

2. منابع فیزیکی مانند ماشین‌­آلات مدرن

3. منابع انسانی مانند کارکنان آموزش دیده

4. منابع مدیریتی مانند خلاقیت و نوآوری، برند معتبر

گرانت روش پنج مرحله‌­ای زیر را برای تجزیه و تحلیل استراتژی پیشنهاد می‌کند:

1. شناسایی منابع شرکت و طبقه‌بندی آنها بر اساس نقاط قوت و ضعف

2. توانایی‌ها و نقاط قوت را در کنار هم بگذارید.

3. سود بالقوۀ این منابع و شایستگی‌­ها را از نظر پتانسیل آنها در ایجاد مزیت رقابتی پایدار و توانایی بهره­‌برداری از سودهای ناشی از استفاده از آنها اندازه‌گیری کنید.

4. بهترین استراتژی را برای استفاده از منابع و شایستگی‌های سازمان در جهت بهره‌­گیری از فرصت‌های محیطی انتخاب کنید.

5. شکاف موجود در منابع را شناسایی و برای رفع نقاط ضعف سازمان، سرمایه­‌گذاری کنید.

استعداد دیجیتال

از استعداد دیجیتال، این ‌روزها در بسیاری از منابع دانشگاهی و حرفه‌ای به‌ عنوان یکی از حلقه‌های کلیدی موفقیت تحول دیجیتال یاد می‌شود. تحول سرمایۀ انسانی در عصر دیجیتال به طور جدی منوط به جذب و پرورش استعدادهای دیجیتال برای سازمان است.

براساس پژوهش مشترک کپجمینای و لینکدین، استعدادهای دیجیتال شامل دو دسته مهارت‌ هستند.

1. مهارت‌های سخت یا فناورانه، مرتبط با به‌ کارگیری فناوری‌های دیجیتال

2. مهارت‌های نرم که در راستای شکل‌گیری ذهنیت دیجیتال ضروری هستند. برخورداری از ذهنیت دیجیتال، وجه اشتراک میان استعدادهای دیجیتال است.

بر اساس این پیمایش، بیست و چهار مهارت دیجیتال فناورانه یا سخت و هشت مهارت دیجیتال نرم شناسایی شده است. یک نیروی استعداد دیجیتال، کسی است که در حداقل یکی از بیست‌ و چهار مهارت دیجیتال سخت و حداقل چهار مهارت از هشت مهارت دیجیتال نرم، مهارت داشته باشد.

 جدول ۱. مهارت‌های دیجیتال سخت 

مهارتهای دیجیتال سخت تاثیرگذار در توسعه کسب و کار

شکل 1: مهارت­‌های دیجیتال نرم

                                             مهارتهای دیجیتال نرم

 

نقش مهارت­‌های سخت و نرم در تعیین استراتژی کسب و کار

حال که مفهوم استراتژی، اهمیت تبیین استراتژی و انواع مهارت­‌های سخت و نرم را دریافتیم، به بررسی این موضوع می­‌پردازیم که این مهارت­‌ها تا چه میزان در تعیین استراتژی و توسعه کسب و کار موثر خواهند بود. سازمان‌­ها قبل از تدوین استراتژی، ابتدا باید به بررسی منابع خود بپردازند و تلاش کنند تا آنها را به فرصت­‌های پیش روی سازمان تخصیص دهند. شکی نیست که استعداد دیجیتال موجود در سازمان بخشی از منابع سازمانی است که با شناسایی درست و رهبری صحیح می­‌توان در تدوین استراتژی از آنها بهره برد.

در زیر به بررسی سه استراتژی رقابتی مایکل پورتر می‌­پردازیم و تعدادی از مهارت­‌های سخت و نرم تاثیرگذار در تدوین این استراتژی­‌ها را بررسی می­‌کنیم.

1. استراتژی رهبری هزینه

سازمان­‌هایی که این استراتژی را انتخاب می­‌کنند، در تلاش هستند تا محصولات و خدمات خود را با کمترین قیمت عرضه کنند و سهم خود را در بازار گسترش دهند. از جمله اقداماتی که سازمان برای نیل به این هدف می‌­تواند انجام دهد عبارت است از:

  • بازاریابی بهتر که منجر به فروش بیشتر شود. بازاریابی نسل چهارم، بازاریابی محتواست. بهینه‌­سازی موتور جستجو و مدیریت بهینۀ شبکه‌های اجتماعی از جمله روش‌هایی برای نیل به این هدف می­‌باشد که هردو جزء مهارت­‌های سخت به حساب می­‌آیند.
  • اتوماسیون‌­سازی و خودکارسازی فرآیندها از جمله روش‌هایی هستند که در کاهش هزینه­‌ها موثرند و هردو جزء مهارت­‌های سخت به حساب می‌­آیند.
  • رایانش ابری از جمله مهارت­‌های سخت است که مزایای زیادی در کاهش هزینه‌ها و افزایش چابکی سازمان به همراه دارد. با استفاده از رایانش ابری به علت هزینه‌های پایین ماهیانه، مخارج کار به حداقل رسیده و حتی می­توان برخی از آنها را حذف نمود. کسب‌ و کارهایی که تمایل ندارند برای نگهداری اطلاعات خود متحمل هزینه‌های سنگینی بشوند، می‌­توانند با استفاده از این نوع سرویس‌ها، اطلاعات خود را به سرور دیگری منتقل کرده و در دسترس نگهدارند. لذا با استفاده از رایانش ابری و کاهش هزینه‌ها، سازمان قادر خواهد بود در قسمت‌های دیگری سرمایه‌گذاری کند.
  • پیش­تر ذکر کردیم که یکی از انواع منابع مورد نیاز سازمان، منابع انسانی است. مجهز بودن به تیمی از کارکنان که تلفیقی از مهارت‌های نرم همچون کار تیمی، اشتیاق یادگیری، نگرش مثبت و .. را دارا هستند، موهبتی است که به سازمان کمک می­‌کند تا هزینه­‌های کمتری را بابت خطاهای منابع انسانی خود بپردازد.
  • تیم مدیریتی مجهز به ذهنیت دیجیتال سبب خواهد شد که درصد خطاهای مدیریتی کاهش یابد.

2. استراتژی تمایز

این استراتژی عبارت است از تولید و عرضۀ محصول یا خدمتی که نسبت به محصولات یا خدمات شرکت­‌های رقیب از تفاوت ویژه و ارزشمندی برخوردار باشد.

مایکل پورتر معتقد است دو رویکرد متفاوت نسبت به تمایز وجود دارد:

2.1: اثربخشی عملیاتی:

در این رویکرد سازمان به منظور متمایزسازی محصولات یا خدمات خود سعی می‌­کند کارها و عملیاتی را که رقبا انجام می­‌دهند، بهتر از آنها انجام دهد. این رویکرد در کوتاه‌مدت مفید خواهد بود.

2.2: موقعیت­‌یابی استراتژیک:

در این رویکرد به سازمان‌­ها پیشنهاد می­‌شود به جای آنکه کار رقبا را به صورت متمایزی انجام دهند، موقعیت متمایزی نسبت به رقبا در بازار انتخاب کنند.

در صورتیکه سازمان طبق بررسی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی، تصمیم به انجام کارهای تهاجمی مانند توسعۀ بازار، نفوذ بیشتر در بازار و سرمایه­‌گذاری بگیرد، بدیهی است که باید از منابع خود که استعداد دیجیتال بخش مهمی از آن است مطمئن باشد. هرچه سازمان از مهارت­‌های نرم و سخت بیشتری در بخش منابع انسانی و منابع مدیریتی برخوردار باشد، در ایجاد تمایز نسبت به رقبای خود موفق­تر خواهد بود.

اگر در موقعیت‌­یابی استراتژیک، سازمان به این نتیجه برسد که در موقعیت تدافعی و محافظه­‌کارانه قرار دارد، بهترین زمان برای توسعۀ مهارت‌­های سخت و نرم مورد نیاز و بهره­‌برداری از مهارت‌های موجود است. اولین قدم، کشف این مهارت‌هاست. زیرا ممکن است این مهارت­‌ها در سازمان وجود داشته باشد و با رهبری درست آنها بتوان نقاط قوت سازمان را افزایش داد و موقعیت استراتژیک را نسبت به رقبا تغییر داد.استراتژی نوآوری که جزء مهارت‌های سخت محسوب می­‌شود، در تمایز نسبت به رقبا بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

 3. استراتژی تمرکز

این استراتژی بر گروه خاصی از خریداران، بخشی از خط تولید یا بخش ویژه‌­ای از بازار تمرکز می‌کند. در این استراتژی دامنۀ فعالیت سازمان محدود شده و منابع به فعالیت­‌های خاصی تخصیص داده می­‌شوند.

در این مرحله باید بر اساس داده­‌ها تصمیم­‌گیری کرد. مهارت­‌های سخت و نرم موجود در سازمان که بخشی از منابع سازمان است باید با بخشی که قرار است روی آن تمرکز شود هم‌خوانی داشته باشد.

تصور کنید که هدف ما، تمرکز روی بخش خاصی از جامعۀ هدف مثلا قشر جوان و فروش بیشتر به آنهاست. نسل جوان علاقمند به خرید آنلاین است و سازمانی که مهارت­‌هایی همچون مدیریت شبکه­‌های اجتماعی و بازاریابی محتوای ویدیویی را دارا نیست و همچنان به روش‌های قدیمی بازاریابی می­‌کند نمی­‌تواند در تمرکز روی این نسل و جلب توجه آنها موفق باشد.

نتیجه‌­­گیری

 تعیین استراتژی از جمله ملزومات موفقیت در هر کسب و کاری است. اما عوامل مختلفی را قبل از تدوین استراتژی باید در نظر گرفت.

ابتدا باید منابع شرکت شناسایی شوند. منابع سازمان از جمله نقاط قوت هر سازمانی محسوب می‌شوند. مهارت‌های نرم و سخت از جمله منابع ضروری هر سازمانی است و هر سازمان موظف است که قبل از تدوین استراتژی، لیستی از مهارت­‌ها و سایر منابع موجود در سازمان را تهیه نماید. این منابع، جزء نقاط قوت سازمان به حساب می­‌آیند و دارا بودن مجموعه‌­ای از مهارت­‌های نرم و سخت در کنار سایر منابع و نقاط قوت می‌­تواند برای سازمان مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند.

با تحلیل محیط و شناسایی فرصت­‌ها و تهدیدهای محیطی، بهترین استراتژی را برای استفاده از این منابع اتخاذ می­‌کنیم. در صورتیکه در تعیین اهداف استراتژیک نیازمند مهارت­‌های خاصی باشیم که در حال حاضر در سازمان موجود نباشند، باید برای رفع این نقاط ضعف سرمایه­‌گذاری کرد. اگر به دلایلی، تهدیدهای محیطی شدت بگیرد و سازمان ناچار به اتخاذ استراتژی خاصی شود، باید متناسب با برنامه­‌های تاکتیکی خود اقدام به ایجاد مهارت­‌های لازم بنماید. پس می­توان ادعا کرد که رابطۀ بین مهارت­‌های نرم و سخت سازمان و استراتژی سازمانی، دوجانبه است و این موضوع در توسعه کسب و کار تاثیرگذار است. 

0 نظر

ارسال نظر جدید