استراتژی اقیانوس سبز و رشد پایدار
استراتژی اقیانوس سبز به دنبال دموکراتسازی دانش کسب و کار برای دستیابی به رشد پایدار است. اقیانوس سبز تلاش میکند برای مشتری اجتماعی امروز به خلق ارزش بپردازد.
استراتژی اقیانوس سبز
محیط کسب و کار امروزی در نتیجۀ جهانیسازی یکنواخت شده است. تولید روزافزون اطلاعات و رشد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی، سازمانها و مصرفکنندگان را به سمت مسئولیتپذیری و اخلاقیات بیشتر در زمینۀ اقدامات تجاری و مصرف محصول سوق داده است. عوامل محیط کسب و کار و بازار در حال جابجایی هستند و رقابت از سطح جهانی به سمت پایداری در حال تغییر است و هدف، دستیابی به نوآوری بیشتر است که بتواند نیازها و انتظارات اجتماعی شرکتها و مشتریان را برآورده سازد.
از آنجا که تغییر، یک امر اجتنابناپذیر است، هر تغییر پایداری که بتواند به شرکتهای ذینفع منتقل شود، به افزایش تصاعدی دستاوردهای پیشین منجر میشود. چنین تغییراتی اقیانوسهای آبی را از بازارهای بدون رقابت به سمت اقیانوسهای سبز حرکت میدهند که میتوانند خلق فضاهای پایدار بازار را برای سوددهی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت پیش بینی کرده و به آن دست یابند. همانطور که استراتژیهای اقیانوس آبی تلاش میکنند تا با خلق ارزش جدید برای مشتری رقابت را بیمعنا سازند، استراتژیهای اقیانوس سبز میتوانند ماموریت و چشمانداز شرکتها را نسبت به اقدامات موجود و سودآور اصلاح کنند و به خلق ارزش مناسبتر برای مشتری منجر شوند.
استراتژی اقیانوس سبز را میتوان به عنوان توسعۀ منطقی یا طبیعی استراتژیهای اقیانوس آبی برای شرکتهایی در نظر گرفت که هدفشان حفظ عملکرد در طول زمان است در حالیکه با چالشهای اجتماعی روزمره درگیر هستند.
به سمت نوآوری اجتماعی
امروزه شرکتها استراتژیهای توسعۀ خود را به سمت خلق راه حلهایی سوق میدهند که میتوانند چالشهای اجتماعی یا زیستمحیطی را توام با خلق ارزش اجتماعی، حل کنند. این مسئله نیاز به مشارکت و تعامل ذینفعان مختلفی دارد. شکل اخیر نوآوری که به عنوان نوآوری پایدار به آن اشاره شده است، همگرایی فرآیندهای سبز است که از رهبری شرکت، فرهنگ و توانمندیها شروع میشود و به شکل سبد محصولات یا خدمات جدید ظاهر میشود. نوآوری در کل نه لزوما بر روی عملکرد محصول یا خدمات بلکه بیشتر روی تاثیر اجتماعی که شرکت باید از طریق فعالیتهای کسب و کار خود خلق کند مورد تقاضا است.
تحول نوآوری به سمت ادغام ابعاد اجتماعی، ارزشهای مشترک و ابعاد زیستمحیطی سبب پایداری و اطمینان از کاربرد گسترده، بازگشت سریع سرمایه و البته مزیت رقابتی قوی میشود.
استراتژی اقیانوس سبز، رفتن به فراسوی اقیانوس آبی
شرکتها تاکنون روی نوآوری تمرکز کردهاند تا ضمن ماندن در رقابت، رقابت را رهبری کنند یا با خلق بازارهای جدید، رقابت را ترک کنند. استراتژی اقیانوس قرمز با رقابت بالا در بازار موجود مشخص میشود، جایی که مرزها تعریف شده و پذیرفته شدهاند. هدف یک کسب و کار این است که بر رقبای خود برتری پیدا کند و سهم بیشتری از بازار را به دست بیاورد. بهرحال همانطور که بازار شلوغتر میشود، پتانسیل رشد محدودتر میشود و چشماندازها برای سوددهی کاهش مییابد و نوآوری، اهداف کوتاهمدت را هدف میگیرد که برای ایجاد مزیت رقابتی موقتی کافی است.
برعکس، اقیانوس آبی یک استراتژی را توصیف میکند که فضای بازار جدید و بدون رقابت خلق میکند. اقیانوس آبی تقاضاهای جدیدی خلق میکند که رقابت را بیمعنا میسازد. هر دو استراتژی اگر بخواهند نتایج سودده و بلندمدت خلق کنند، از نظر منابع و زیرساخت، پرهزینه هستند. هر دو رویکرد توسط استراتژیهای توسعۀ کسب و کار یا برای کوتاهمدت در یک بازار اشباع و قرمز و یا برای بلندمدت در یک بازار بیرقابت و آبی بدون توجه به میزان هزینه و تلاش موردنیاز رهبری میشوند.
این دو مورد فضایی ایجاد میکنند تا استراتژی سوم خلق شود که میتواند با حفظ خصوصیات اقیانوس آبی به عنوان سیر تکاملی اقیانوس آبی عمل کند.
از آنجایی که دانش به طور پیوسته در داخل سازمان جریان دارد، نوآوری اقیانوس سبز از طریق دموکراسی کردن دانش می تواند فرصتهای طولانی مدت سودآور و مقرون به صرفهتری ایجاد کند.
با تسخیر و انتقال تقاضا به فضاهای جدید بازار، استراتژی اقیانوس سبز به شرکتها اجازه میدهد تا فعالیت خود را به رقابت و پایداری طولانی مدت تغییر دهند. استراتژی اقیانوس سبز از طریق نوآوریهای اجتماعی مبتنی بر فناوری و تفکر به وجود میآید.
نقشۀ راه از اقیانوس قرمز تا اقیانوس سبز
هرکدام از سه اقیانوس میتواند به عنوان یک حوزۀ متفاوت بازار در نظر گرفته شود. انتقال از یکی به دیگری می تواند با یک سفر تحول سازمانی از طریق کانالهای فرآیندی که زیرساخت این انتقال و گذار را ایجاد میکنند انجام شود اما بلوغ سازمانی برای مدیریت چالشهای بازار و رقابت نیز مهم است.
سازمانهایی که در اقیانوسهای قرمز رقابت میکنند و خواهان انتقال به اقیانوس آبی هستند، باید استراتژیها و اقدامات خود را از طریق کانال بنفش رنگ در شکل زیر تغییر دهند تا به اقیانوس آبی برسند. با استفاده از ابزارهای مدیریت استراتژی مانند SWOT، پستل و سایرین، شرکتها میتوانند فرصتهایی را بیابند تا بتوانند به یک بازار بدون رقابت که با شایستگیهای اصلی آنها همخوانی دارد وارد شوند. علاوه بر این، آنها میتوانند تلاش کنند تا ساختار شرکت خود و جریان دانش را دموکراتسازی کنند و دستخوش تغییرات عملیاتی شوند که میتواند نوآوری سریعتری را سبب شود و در نتیجه از طریق ایجاد بازارهای جدید برای رسیدن به اقیانوس آبی خود را در رقابت متمایز کنند.
بهرحال اقیانوسهای آبی پایان سفر نیستند. سازمانهایی که مایلند بر فعالیتهای موجود متکی باشند و به سمت استراتژیهای پایدارتر حرکت کنند باید از طریق کانال فیروزهای حرکت کنند تا به یک اقیانوس سبز برسند.
چکیدهای از مقالۀ:
Green Ocean Strategy: Democratizing Business Knowledge for Sustainable Growth
0 نظر